11چه زشت و ناروا و چه ناسپاسى و بىپروا و چه بىارزش و بىبهاست كه شخص رويش به بارگاه مَلِك مطلق و دلش متوجه كلبۀ دنيا پرستان بىروح و بىرمق باشد!
روى به محراب نمودن چه سود
حاجى مىخواهد از اين خاكدان فانى بگذرد و در عالم جاودان و فضاى روحانى گام نهد. پس جا دارد كه از همۀ تعلّقات بگذرد و تمام شواغل را از خود دور كند و دل از هر چه جز اوست، بركند و قبل از آن كه به موت اضطرارى بميرد، خود را به موت اختيارى بميراند و اعلا را با ادنا معامله نكند كه معاملهاى است بر زيان و داد و ستدى است كه هم براى دنيا و هم براى عقبا سراسر خسران. موت اختيارى چيزى نيست جز حيات حقيقى و همان حيات طيبى كه قرآن كريم و فرقان حكيم از آن خبر داده است.34
به جان بمير و به دل زنده گرد و دائم مان
كه جان زنده دلان را ز مرگ نايد باك
حاجى بايد به چشم دل بنگرد و به گوش جان بشنود كه سفر حج «بر وجهى بر مثال سفر آخرت نهادهاند كه در اين سفر، مقصد «خانه» است و در آن سفر، «خداوند خانه» . پس، از مقدمات و احوال اين سفر، بايد كه احوال آن سفر ياد گيرد. چون اهل و دوستان را وداع كند، بداند كه اين بدان وداع ماند كه در سكرات مرگ خواهد بود و چنان بايد كه پيشين35 دل از همۀ علايق فارغ كند. پس بيرون شود، چنان كه اندر آخر عمر، دل از همۀ دنيا فارغ كند و گرنه سفر بر وى منغّص بود.36
در روايتى از پيامبرخدا (ص) نقل شده كه: «هر كس دنيا و آخرت را مىخواهد، بايد رهسپار سفر زيارت كعبه شود.»37
فيض در شرح آن مىگويد: «علت اين است كه در اين سفر، از راه تجارت به مال، هم از راه عبادت، مقام و از راه تجارب، كمال و از راه تعارف و معارفه، جمال و از راه تفنّن، نزاهت و از راه تقرّب به خدا، ثواب و پاداش، حاصل مىشود.»38
4. قطع علايق
اكنون كه حاجى از نردبان فهم و شوق بالا آمد و گام بر پلّۀ عزم نهاد، وقت آن است كه قبل از آغاز مناسك حج، به قطع علايق پردازد؛ يعنى ردّ مظالم كند و به توبۀ خالص پردازد و خود را از همۀ گناهان بپيرايد.
او بايد بداند كه هر يك از مظالم، به سان يكى از علايق و هر يك از علايق، به سان طلب كارى است كه گريبانش را گرفته و بر سرش فرياد مىكشد كه كجا مىروى؟ ! آن پروردگار عالميان و آن پادشاه پادشاهان كه رهسپار بارگاهش و عازم زيارت كوى و ديارش شدهاى، همان است كه در خانۀ خويش فرمانش را ضايع كرده و دستوراتش را زير پا نهادهاى! چگونه به خود اجازه مىدهى كه با اين همه تعلّقات و با اين همه كدورات كه ظاهر و باطنت را فرو پوشيده، به محضرش بشتابى و او تو را بار دهد و دست رد به سينهات نزند؟ !