6
شماره شصت و هفتم
اسرار و معارف حج
ويژگى هاى حج در قرآن
ناصر شكريان
مقدمه
قرآن - معجزه جاودان الهى - چشمۀ جوشانى است كه هرگز خشك نمىگردد. درياى بىكرانى كه به عمقش نمىتوان رسيد.1 سفرۀ گستردهاى كه هر كس به اندازه ظرفيتش و به ميزان تشنگىاش از آن بهره مىگيرد.2
كتاب عزيزى كه در فتنهها بايد به آن پناه برد3 و در ارزيابى آرا و نظريات و تمايلات بايد آنرا محور قرار داد.
كتاب جاودانى كه پا به پاى زمان، جريان دارد. شگفتىهاى آن هرگز تمام شدنى نيست و نوآورىهاى آن تا ابد به كهنگى نمىگرايد4 و تا روز قيامت كلامى است تازه و نزد هر فرد، شاداب و زنده خواهد بود. آهنگ نغمههاى فرح بخش آن در هر زمان سخن تازهاى دارد و تشنگان را سيراب مىنمايد؛5 اما هرگز از آن سيراب نمىگردند؛6 دارويى كه هيچ دردى با او باقى نمىماند؛ نورى كه هيچ ظلمتى با او جمع نمىشود.7 در عظمت قرآن همين بس كه كلامى است از خداوند بزرگ و تراوشى است از علم بىانتهاى او كه هرگز فكر محدود بشر نمىتواند به همۀ اسرار و گنجينههاى نهفته در آن دست پيدا كند. توگويى قرآن اقيانوس ژرفى است كه هرچه بررسى و تحقيق بيشتر، رموز و اسرار آن متجلّىتر مىگردد.
از گنجينههاى نهفته در كلام الهى، مراسم باشكوه حج است كه هر چه بررسى و تحقيق در اطراف آن بيشتر گردد، معارف و رموز و اسرار آن آشكارتر مىشود.
حضرت امام خمينى (رحمة الله) احياگر حج ابراهيمى در پيامى به حجاج بيت الحرام فرمود: «انديشمندان و غوّاصان و درد آشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند. . . از صدف اين دريا، گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت.»8
پيامبر گرامى اسلام در يك بيان نورانى، حج را عصارۀ اسلام و معادل شريعت دانسته است؛ چنان كه وارد است:
«والخامسة الحج و هي الشريعة» .9
همچنان كه مرحوم شيخ صدوق در كتاب شريف خصال، ضمن اشاره به اين روايت فرمود: «
قد جاء في تعليل الرسول للحج ضمن تعليله لسائر الفرائض بانه معادل لتمام الشريعة » .10
پس حج نمونه و مدل كوچكى از اسلام بزرگ است. گويا خداوند متعال اراده نمود كه اسلام را در همۀ ابعادش در يك عبادت جاى دهد تا حاجى كل اسلام را يك باره تجربه نمايد.
مرحوم صاحب جواهر در دائرۀ المعارف فقهى شيعه، حج را اينگونه تعريف نموده است:
«هو من أعظم شعار الإسلام، و أفضل ما يتقرب به الأنام إلى الملك العلام. . . فهو حينئذ رياضة نفسانية و طاعة مالية، و عبادة بدنية، قولية و فعلية، و وجودية و عدمية، و هذا الجمع من خواص الحج من العبادات التي ليس فيها أجمع من الصلاة، و هي لم تجتمع فيها ما اجتمع في الحج من فنون الطاعات. . .
وعلى كلّ حال فللحج أسرار و فوائد لا يمكن إحصاؤها.
سپس فرمود: «
وانّ الحجّ المبرور لا يعد له شيء » ؛11 «هيچ چيز با حج برابرى نمىكند.» سخن گفتن و قلم زدن دربارۀ فريضهاى كه آيينۀ تمام نماى اسلام و جلوهگاه شريعت است، كارى بس دشوار بلكه تمام نشدنى است؛ همچنان كه رييس مذهب شيعه، حضرت جعفربن محمد الصادق (ع) در پاسخ پرسش زراره - كه پرسيد: يا بن رسول الله چند سال است از شما دربارۀ حج مىپرسم، شما پاسخ مىفرماييد؟ - فرمود: اى زراره، خانهاى كه دو هزار سال پيش از آدم به سوى آن حج گزارده مىشود، آيا مىشود مسائل آن در عرض چهل سال پايان پذيرد؟ !12