1
شماره ششم
حج در كلام پيشواى راحل حضرت آيةاللّٰه العظمى امام خمينى، قده
بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفۀ واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكردهاند. و حج با آن همه راز و عظمتى كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بىحاصل و بىثمر باقى مانده است.
يكى از وظايف بزرگ مسلمانان پى بردن به اين واقعيت است كه حج چيست و چرا براى هميشه بايد بخشى از امكانات مادى و معنوى خود را براى برپايى آن صرف كنند. چيزى كه تا به حال از ناحيۀ ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيرهخواران، به عنوان فلسفۀ حجّ ترسيم شده است؛ اين است كه حجّ يك عبادت دستجمعى و يك سفر زيارتى سياحتى است.
به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت در مقابل جهان سرمايهدارى و كمونيسم ايستاد!
به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند!
به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چارهانديشى نمود!
به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند!
به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومتهاى وابسته بشوراند، بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار از قبله و مدينه است و بس! و حال آن كه حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحبخانه است و حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمىرسد.
حج كانون معارف الهى است كه از آن محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستجو نمود.
حج پيامآور و ايجاد و بناى جامعهاى به دور از رذايل مادى و معنوى است.
حج تجلى و تكرار همۀ صحنههاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست، و مناسك حج مناسك زندگى است و از آنجا كه جامعۀ امت اسلامى از هر نژاد و مليتى بايد ابراهيمى شود تا به خيل اُمّت محمد - صلىاللّٰه عليه و آله و سلم - پيوند خورد و يكى گردد و يد واحده شود.
حج تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگى توحيدى است.
حج عرصۀ نمايش و آيينۀ سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است.
حج بسان قرآن است كه همه از آن بهرهمند مىشوند ولى انديشمندان و غواصان و دردآشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرورفتن در احكام و سياستهاى اجتماعى آن نترسند از صدف اين دريا، گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. ولى چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد، كه حج بسان قرآن مهجور گرديده است، و به همان اندازهاى كه آن كتاب زندگى و كمال و جمال در حجابهاى خودساختۀ ما پنهان شده است و اين گنجينۀ اسرار آفرينش در دل خروارها خاك كج فكرىهاى ما دفن و پنهان گرديده است و زبان انس و هدايت و زندگى و فلسفۀ زندگىساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزّل كرده است، حج نيز به