12مىكند، ولى درمورد كسانىكه مختار هستند و درانتخاب طواف از صحن مسجد يا طبقۀ فوقانى آزاد مىباشند، قول به احتياط وجمع در اينجا معنى ندارد. دراينجا دو قول بيشتر فرض ندارد؛ يا طواف ازطبقۀ دوم جايز است و يا جايز نيست. نظريۀ سومى به عنوان احتياط، فرض ندارد. البته آنچه دراين رساله به آن مىپردازيم؛ اعم است ازحالت اختيار و اضطرار.
اقوال اهل سنت
از منظر عالمان اهل سنت، در اين مسأله دو نظريه وجود دارد: 1. جواز 2. عدم جواز.
شافعى نظر به عدم جواز داده است. فتواى او را از تذكره نقل كرديم. نووى و. . . قائل به جواز هستند. فتاواى فقهاى اهل سنت را از كتاب «المجموع» مىآوريم:
محيى الدين نووى، از علماى قرن هفتم اهل سنت، در كتاب «المجموع» مىنويسد:
«اصحاب ما وقوع طواف در مسجدالحرام را شرط مىدانند و طواف در آخرهاى مسجد ورواقها و كنار درِ مسجد طواف را جايز مىشمرند و همچنين گفتهاند: طواف بر سطح و طبقۀ بالاى مسجد، اگر خانۀ كعبه بلندتر از بناى مسجد باشد - همچنانكه امروزچنين است - جايز مىباشد.»
ولى صاحب عداۀ گفته است: «اگر سقف مسجد بلندتر از سطح كعبه باشد، طواف بر سطح مسجد جايز نيست.» رافعى اين سخن را قبول ندارد و گفته است: «اگر اين سخن درست باشد، لازمهاش آن است كه اگر - العياذ بالله - خانۀ كعبه خراب شود، طواف بر عرصۀ آن صحيح نباشد و اين بعيد است.» آنگاه محيى الدين سخن رافعى را صواب دانسته و در تأييد آن مىگويد: «قاضى حسين، طواف بر سطح مسجد را جايز مىشمرد و لو از محاذات كعبه بالاتر باشد؛ همچنان كه نماز بر كوه ابوقبيس - كه مشرف بر كعبه است - صحيح مىباشد.»7
استناد قائلين به جواز در اين متن، دو چيز است: «جواز طواف برعرصۀ كعبه» و «جواز نماز بركوه ابو قبيس» .
بخش دوم:
دلايل بحث
براى هر يك از اقوال ذكر شده، ادلهاى آمده است كه به نقل وتبيين و بررسى آنها در حدّ توان و مقدورمىپردازيم:
فصل اول: دلايل قائلين به عدم جواز
آنان كه نظريه به عدم جواز دادهاند، ادلّهاى از قرآن و روايات آوردهاند كه در اينجا به تبيين آنها مىپردازيم:
نكته: بنا بهنظريۀ عدم جواز، ملاك و مبنا ارتفاع كعبه است. اگر ارتفاع و قامت كعبه به اندازۀ قامت انسان بلندتر از سطح طبقۀ دوم مسجد باشد؛ بهگونهاىكه عرفاً بگويند دور خانۀ خدا طواف مىكند، طواف صحيح است و اگر كعبه پايينتر يا همسطح طبقۀ دوم باشد، طواف باطل است.
ادلّهاى كه ظهور دارد: طواف بايد محاذى كعبه انجام شود و نه در فضاى آن:
1. آيات قرآن
خداوند مىفرمايد: . . . وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ ؛8 «. . . و بر گِرد خانۀ كعبه طواف كنند.»
چگونگى استدلال
آيهاى كه گذشت، ظهور در اين معنا دارد كه بايد پيرامون كعبه و نه فضاى آن، طواف كرد. چند قرينه وجود دارد كه چنين ظهورى را تقويت مىكند: