43كه كفار انجام مىدهند) در نزد خداوند بزرگتر (از جنگ در ماه حرام) است و فتنه (شرك و آزار مسلمين) از كشتار بزرگتر است! و همواره (مشركان) با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از دينتان بازگردانند و هركه از شما از دينش برگردد و در حال كفر بميرد، چنين كسانى عملهاى نيكشان در دنيا و آخرت تباه مىشود (در دنيا نيز ذكر خير و دعا و ترحّم مردم به واسطۀ آثار نيكشان تبديل به عكس مى شود) و آنها اهل آتشاند و در آنجا جاوداناند.»
خداوند در اين آيه، ضمن ناروا دانستن جنگ و كشتار در ماههاى حرام، مىفرمايد: قريش مرتكب جنايتهايى شدهاند كه از جنگ و خونريزى بهطور عموم و بلكه در ماه حرام نيز بدتر است. آن جنايتها عبارتاند از:
1. صدّ و مانع ايجاد كردن در راه خدا
2. كفر ورزيدن به پروردگار
3. باز داشتن مردم از مسجد الحرام
t 4. بيرون كردن مكّيان از شهريكه خداوند براى همه جاى امن قرار داده است.
قرآن كريم مجموع اين اعمال را «فتنه» مىنامد و به طور تلويح، گشودن راه مسجد الحرام را يكى از اهداف مهم جهاد عليه مشركان مكّه قرار داده است.
همانطوركه پيشتر نيز اشاره شد، پرسشيكه در آيه مطرح است، دربارۀ كشته شدن عمروبن حضرمى بهوسيلۀ يكى از مسلمانان در حين سرى عبدالله بن جحش به نخله (ميا مكّه و طائف) است. 1بهروايت عروه، همينكه پيامبر (ص) از «غزوۀ» سفوان يا بدر اولى - كه در اصل تعقيب كرز بن جابر فهرى بود - برگشت، ابن جحش را با 8 نفر از مهاجران به نخله فرستاد. 2روزى كه اين برخورد به وجود آمد، آغاز ماه براى همراهان ابن جحش مشتبه گرديد و معلوم نبود كه آخرين شب جمادى الثانى است يا اوّلين شب از ماه رجب؟ تفاصيل اين واقعه در كتب سيره، مغازى و تفسير آمده است.
اما مفسّران عبارت «صدّ عن المسجد الحرام» را چگونه معنى كردهاند؟ بيشتر آنان توجّه را به مسألۀ جواز قتال در ماه حرام و رويداد سرى عبدالله بن جحش معطوف كردهاند و نيز به برخى از مسائل نحوى ذوقى مربوط به عبارات آيه و يا به مسألۀ منسوخ بودن يا نبودن آن پرداختهاند؛ وتوجه چندانى به واقعيت مهم سياسى و شرعى، كه عبارت «صد عن مسجد الحرام» از آن حكايت مىكند ندارند؛ 3مثلاً طبرى در بيان اين عبارت مطلبى افزون بر آنچه كه در آيه آمده، ندارد. 4ديگران به توضيحات مختصر بسنده نمودهاند؛ مانند: