57گاهى سفر حج 3 يا 4 و يا حتى 6 ماه به طول ميانجاميد. از همينرو، هنگام بازگشت حاجى، از وى با اشتياق و با شكوه استقبال ميشد. براى همين وضعيت، ضرب المثلى نيز در تركيه بر سر زبانها است كه: «منتظر است، مثل انتظار حاجى» .
تهنيه در شهر
در روزگاران گذشته، استقبال از حاجى با مراسم تهنيه انجام ميشد و اين در تركيه يك سنت بود. واژۀ «تهنيه» يعنى استقبال و جشن و شادى در خوش آمدگويى.
گفتنى است، پيش از آنكه حاجى سفر مكه را آغاز كند، خويشاوندان برايش صندوقى مىخريدند و آن را رنگ سبز ميزدند و در روز حركت، وسايل مهم او را كه پوشاك باشد، داخل صندوق ميگذاردند. و از اين زمان به كسى كه عازم سفر بود، «حاجى افندى» ميگفتند. هنگام حركت، صندوق پيشاپيش به حركت در ميآمد.
براى او قاورمه هم حاضر ميكردند. قاورمه گوشتى بودكه سرخ ميكردند تا حاجى در طول سفر از آن استفاده كند.
خويشاوندان بدرقهاش ميكردند. هركدام از آنها براى حاجى، آجيل و نيز حولههاى كوچك براى نظافت هديه ميآوردند.
در روزها و ايامى كه حاجى در سفر بود، همسرش در خانه انتظارش را ميكشيد. او نه به ميهمانى ميرفت و نه در شاديهاى بيرون از خانه شركت ميكرد.
يك ماه پيش از برگشتن حاجى درِ خانهاش را با رنگ سبز رنگآميزى ميكردند. به همۀ اتاقها رنگ سبز ميزدند. براى زن، مادر زن و دختر حاجى لباس مخصوص با رنگ سبز ميدوختند.
اگر مادر زن داشت، براى او روسرى، با حاشيههاى تزيين شده تهيه ميكردند.
روزى كه حاجى به خانه بر ميگشت، در وسط اتاق ميزى را قرار مى دادند و بر روى آن، روغنى را كه حاجى از حج آورده بود و نيز ظرفى را براى ريختن آب زمزم ميگذاشتند.
غذاهاى گوناگون ميپختند و به خويشاوندان و همسايگان انگشترهاى رنگارنگ هديه ميدادند و همه با هم، براى استقبال، به سوى كشتى ميرفتند.
وقتى افندى به سرش چفيه و به دوشش عبا ميانداخت، در او تحولى ايجاد ميشد و آنگاه كه خويشاوندان با وى رو به رو ميشدند، همگى كتف راست و سپس چپ او را ميبوسيدند.
خويشاوندان درجۀ اول، دست حاجى را گرفته و در پيشاپيش جمعيت راه ميرفتند و مردم با آهستگى و هماهنگ، پياده و الله اكبرگويان، او را به خانه ميآوردند. كسانى همكه توان رفتن به استقبال نداشتند، در خانه اجتماع كرده به انتظار مينشستند. افندى بسم الله گويان داخل خانه ميشد و به اتاق سبزيكه برايش آماده شده بود، مى رفت. استقبال كنندگان پيرامونش جمع ميشدند، يكى از دو نفرى كه كنار ميز نشسته بود، به ميهمانان آب زمزم ميداد و ديگرى ظرف كوچك فلزى را كه حاوى روغن بود، بر آنان تعارف ميكرد.
در قسمت خانم ها نيز قضيه به همين شكل است. دو خانم، با لباسهاى سبز، خود را زينت مى دهند و تاج به سر ميگذارند. به همين شكل به ميهمانان تعارف ميكنند. بعد از سلام و احوالپرسى، ميهمانها براى نهار دعوت ميشوند، بعد از غذا شربتى به ميهمانان داده ميشود به نام «خوش آب» (نوعى كمپوت است كه با آب و شكر و كشمش ميسازند) از سفرههاى تركان كم نميشود، با اين تفاوت كه داخل آن راحة الحلقوم و فندقى كه به مناسبت آمدن حاجى اضافه شده، ميريزند.
حاجى افندى براى ميهمانان هدايايى چون آب زمزم، حنا، سرمه، حلقههاى عقيق، تسبيح عقيق، مسواك، حلقههاى نقرهاى كه به آنان حلقۀ يا صبور ميگويند ميآورد.
تا شب، قهوه و شربت و سيگار به ميهمانان تعارف ميشود.
از قهوهخانه قليانهايى ميآورند. آجيل مخصوصى كه به «آجيل حاجى» معروف است نيز تعارف مى كنند.
حاجى ماجراهاى سفرش را براى ميهمانان ميگويد. سفركردن با شتر، گفتن لبّيك در عرفات، سفر به شهر طائف و. . . را از اول تا آخر تعريف ميكند
آنهاييكه سخنان حاجى را ميشنوند، همه يكباره ميگويند خدا نصيب ما هم بكند.
زن حاجى با ناز و وقاركنار حاجى مينشيند و او را ميبوسد.