33شدهكه يهودى شدن افراد و قبايل يادشده، در دوران عاد؛ يعنى دوران سمؤال 1اتفاق افتاده است. سمؤال همان شخصى است كه داراى روابط دوستانه با امرؤالقيس كندى بوده و در فاصلۀ قرن پنجم و ششم ميلادى مىزيسته است. 2اگر گفتههاى پيشين دربارۀ نسب بنوقريظه و بنىنضير تا بنىاسرائيل را در نظر بگيريم، متوجّه مىشويم كه آنان از فرزندان خزرجبن صريحبن سبطبن يسعبن سعدبن لاوىبن جبربن نحامبن عازربن عيزربن هارونبن عمران (ع) 3مىباشند.
در اينجا اگر تنها از بيان نسب خزرجبن صريح بگذريم، ملاحظه مىكنيم كه سايرين همگى داراى نامهاى يهودى بودهاند كه طبيعتاً برخى از آنان نام پيامبران مىباشد.
به نظر مىرسد وجود نام خزرج در آغاز اين نسب، نشاندهندۀ آن است كه اغلبِ نامهاى اوليۀ آنان عربى 4مىباشد. كه خود نشان دهندۀ ارتباط آنان با خزرج و شايد نسب عربى آنان باشد و پذيرش نامهاى يهودى پساز نامهاى عربى بدين منظور بوده استكه با ارتباط دادن نسل خود با پيامبران دينشان، اهميت و احترام خويش را بالا ببرند.
در اينجا مىگوييم كه يهود بنىقريظه و بنىنضير، كه در دورانى نهچندان دور به يثرب هجرت كرده بودند، پس از آميزش با عربهاى يثرب و تأثيرپذيرى از آنان، نامهاى عربى را براى خود انتخاب كردند. در صورتى كه اين گفتار بر غير آنان صحيح باشد، دشوار است به يهوديان و يا بر هر امت ديگرى كه داراى قوام و اصول و دينى هستند، چنين باور داشت؛ زيرا يهوديان به هنگام فرود آمدنشان در يثرب، در اوج قدرت و برترى بودند. 5در حالىكه در آن هنگام عربهاى جاهلى هيچگونه قدرت و يا ميراث مذهبى را با خود همراه نداشتند كه بتوانيم بگوييم نامهاى خود را بر يهوديان تحميل كردند. 6همچنانكه - پس از آن - چه دربارۀ يهوديان و يا نسبت به ديگر مليتها در دوران فتوحات اسلامى اتفاق افتاد. 7اشاره گرديده است كه زبان عبرى در نامگذارى بسيارى از سرزمينهايى كه يهوديان در حجاز مورد سكونت خويش قرار دادند؛ همچون وادى بطحان مدينه، تأثيرى آشكار داشته است. كه اين نامگذارى در عبرى به معناى «اعتماد» است. همچنين وادى «مهزور» در مدينه به معناى «مجراى آب» و نيز كلمه أريس در زبان عربى و آرامى بر كشاورز كشت كار بهكار برده مىشده است. چاه رومه كه عثمانبن عفان آن را از شخصى يهودى خريدارى نمود، به معناى «چاه بالاى منطقه» 8مىباشد.
از اين مطلب چنين بهدست مىآيدكه نژاد يهود قديم درحجاز، در نامگذارى بعضى موقعيتهايى كه در آنها فرود آمده بودند، مؤثر بودهاند، كه اين خود گواه بر تأثيرگذارى بيگانگان بر سرزمينى است كه آن را از سوى خود اشغال كردهاند.
از ديگر گفتههايى كه دربارۀ عربتبار بودن بنىنضير و بنوقريظه از سوى سمهودى