32ويژهاى آيين يهود را پذيرفته باشند؛ مانند كعببن الاشرف، كه از قبيلۀ طى به شمار مىآمد، سپس شخصى از بنىنبهان كه پدرش به مدينه آمد و با بنىنضير پيمان بست و سپس در ميان آنان به مقام والايى دست يافت و با زنى از آنان ازدواج نمود. 1همچنين در اين ميان مىتوان جبلبن جوالبن صفوانبن بلال ذبيانى ثعلبى را نام برد كه از بنوقريظه بود. 2و حيىّبن أخطب كه از بنىنضير به شمار مى رفت. 3گروهى او را در نسب عتيبة به حارثبن شهاببن حدى تميمى، قهرمان عرب دانستهاند. 4به نظر مىرسد كه در اين ميان يهودى شدن گروهى نيز وجود داشته است. اين اتفاق در فاصلۀ زمانى ميان دو قرن چهارم و پنجم ميلادى صورت گرفته است. 5اشاره شده است كه مردم يمن همگى آيين يهودى را پذيرفته و آن را دين رسمى خود بهشمار مىآوردند. 6همچنانكه گروهى از بنىحارثبن كعب و جمعى از غسان و جماعتى از جذام به اين كيش درآمدند. 7از آنچه گذشت چنين بهدست مىآوريم كه شهروندانى عرب وجود داشتهاند كه به آيين يهود درآمده و گروههاى خاصى را تشكيل مىدادهاند. و اين حقيقت ما را به اين باور مىرساند كه يهوديان بنىقريظه و بنىنضير و برخى ديگر از يهوديان حجاز، خود عربهايى بودهاند كه آيين يهود را پذيرفته بودند.
و نيز در نسب بنوقريظه و بنىنضير گفته شده كه آنان تيرهاى از جذام 8بودهاند. و نيز اشاره