12جايگاهى قائل بودند كه براى من قائل نيستند. وقتى پيامبر به حجر الأسود مىرسيد، راه را براى حضرتش مىگشودند تا استلام كند و من خوش ندارم كه در ازدحام و شلوغى جمعيت وارد شوم. 1از على عليه السلام نيز روايت شده است كه:
«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَسْتَلِمُ الرُّكْنَيْنِ؛ الَّذِي فِيهِ الْحَجَرُ الْأَسْوَدُ وَ الرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ، كُلَّمَا مَرَّ بِهِمَا فِي الطَّوَافِ» . 2آنچه در انجام مناسك و عبادات مهم است، تبعيت از سيرۀ اولياى دين است و اين عملى تعبّدى است نه قياسى و استحسانى. پيروان واقعى نيز بايد در كيفيت حجگزارى، دقيقاً بر اين منوال و سيره حركت كنند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هرگاه عبورش به حجرالأسود و يمانى مىافتاد، آن را استلام مىكرد و دست بر آنها مىكشيد. آنچه در انجام مناسك و عبادات مهم است، تبعيت از سيرۀ اولياى دين است و اين عملى تعبّدى است نه قياسى و استحسانى. پيروان واقعى نيز بايد در كيفيت حجگزارى، دقيقاً بر اين منوال و سيره حركت كنند.
بريدبن معاويه عِجلى از حضرت صادق عليه السلام پرسيد:
چرا مردم هنگام طواف، ركن حجرالأسود و يمانى را استلام مىكنند، اما دو ركن ديگر كعبه را استلام نمىكنند؟
حضرت فرمود: همين پرسش را عبادبن صُهَيب بصرى هم از من پرسيد. به او گفتم: زيرا كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اين دو را استلام كرد، اما آن دو را استلام نكرد و بر مردم است كه آنگونه عمل كنند كه پيامبر عمل كرده است:
«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله اسْتَلَمَ هَذَيْنِ وَ لَمْ يَسْتَلِمْ هَذَيْنِ فَإِنَّمَا عَلَى النَّاسِ أَنْ يَفْعَلُوا مَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله. . .» . 3آب زمزم
زمزم، به صورت چشمهاى زير پاى اسماعيل عليه السلام جوشيد. در آن وادىِ خشك و