13عطف شده است كه دلالت بر نوعى تراخى مىكند. تفصيل يعنى ايجاد فاصله ميان اجزاى يك شىء كه داراى نوعى ارتباط باشد و در برابر، احكام به معناى ارجاع اجزاى يك شىء متفرق به امر واحد و بسيط، بدون اينكه در آن اجزايى باشد. واضح است كه بساطت و كثرت از جهت الفاظ و جهات ظاهرى نيست بلكه به معنا و مضمون آيات باز مىگردد. لذا ممكن است معانى، تفصيل يافته، به آيات و سور تبديل شود و امكان دارد تمام معانى مجتمع گرديده، به دنبال غرضى باشد. مقام اجمال، مقام احكام قرآنى بوده و به دنبال آن، مقام تفصيل قرار خواهد گرفت.
از سوى ديگر، مبدأ تفصيل . . . مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ. . . بيان شده است. حكيم از اسماء حسناى الهى است كه دالّ بر اتقان صنع است. و «خَبِير» هم از ديگر اسماى حسناى الهى است كه مفيد علم به جزئيات كائنات مىباشد. 1از اين مجموع بهدست مىآيد كه قرآن دو مقام دارد؛ مقام احكام و مقام تفصيل يا مقام «مِنْ لَدُنْ» و مقام كثرت و گاهى به مقام اجمال مقام مكنون بر اساس آيۀ: إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ 2و يا مقام امّ الكتاب براساس آيۀ:
عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ 3گفته مىشود. خلاصه آنكه مقام تفصيل مقام ظاهرى قرآن كريم است و مقام اجمال و بساطت باطن قرآن مىباشد.
دو) در پارهاى از آيات مىخوانيم كه قرآن دوگونه نزول دارد: «انزال» و «تنزيل» . اوّلى نزول دفعى و دوّمى نزول تدريجى است؛ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ 4يا وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْءٍ . 5اگر در جايى تنزيل مطرح باشد، بايد امرى باشد كه از مقام رفيع به مقامى پايين تنزيل يافته باشد، لذا لازمۀ تنزيل اين است كه اولاً، امر تنزيل يافته داراى مراتب نزول باشد، ثانياً، تنزيل داراى مبدأ و منتها باشد. در هر صورت، منتهاى نزول، ظاهر قرآن و مراتب بالاتر و مبدأ تنزل آيات بطون قرآن كريم خواهد بود.
مسألۀ باطن داشتنِ قرآن، از آيات تدبّر و برخى آيات ديگر هم بهدست مىآيد. بجز اينها مسألۀ ظاهر و باطن قرآن در روايات متعدّدى به صراحت بيان شده است، كه به چند نمونه از آنها اشاره مىشود:
- در روايتى فضيل بن يسار گويد، از ابو جعفر عليهما السلام در بارۀ اين روايت پرسيدم كه:
«مَا فِي الْقُرْآنِ آيَةٌ إِلاَّ وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ وَ مٰا فِيْهِ حَرْفٌ إِلاّٰ وَ لَهُ حَدٌّ وَ لِكُلِّ حَدٍّ مَطْلَعٌ» مٰا، يَعْنِي بِقَوْلِهِ: لَهٰا ظهر و بطن؟ قَالَ: ظَهْرُهُ تَنْزِيلُهُ وَ بَطْنُهُ تَأْوِيلُهُ، مِنْهُ مَا مَضَى وَ مِنْهُ مَا لَمْ