7زيارت مرقدش مىروند و از روح پاكش مدد مىجويند و او را «داتا 1گنجبخش» مىخوانند.
وى در اين مدت (435 - 442) به تأليف اثرى نفيس و گرانبها مبادرت ورزيد و آن را «كشفالمحجوب» نام نهاد. اين اثر، يكى از امّهات و اركان كتب تصوّف و عرفان محسوب مىشود. وى در تأليف اين اثر، از كتابهاى برجستهاى كه در اين زمينه و به عربى نوشته شده بود، استفاده كرد. 2در اهميت اثر او همين بس كه عرفاى پس از وى، از اين كتاب بهره برده و تأثير زيادى پذيرفتهاند. 3هجويرى در مقدمۀ كتاب كشفالمحجوب، هدفش از تأليف كتاب را بيان مىكند، سپس در طى چهارده باب، به اثبات فضيلت علم، فقر و تصوّف مىپردازد، آنگاه با ذكر داستانهايى از خلفاى سهگانه و ائمۀ اهلبيت تا امام جعفر صادق عليه السلام، حالات عرفانى آنان را بيان مىكند و در ادامه به شناساندن اهل صُفّه و تابعين و اتباع تابعين تا عرفاى زمان خود مىپردازد. در اين بابها، فرقههاى اهل تصوّف را نيز بررسى كرده و به بيان مذاهب، مقامات، حكايات و سخنان آنها مىپردازد.
وى سپس به شرح يازده حجاب و مانع، كه ميان بنده و پروردگار حايل مىشود، پرداخته و راههاى كشف و برطرف كردن آنها را شرح مىدهد. از اين رو، بعضى اين كتاب را «كشف حُجُب المَحْجوب لأرباب القلوب» ناميدهاند.
در كشف حجاب هشتم مىگويد يكى از حجابها و موانعى كه ميان آفريده و آفريدگار وجود دارد، به وسيلۀ برگزارى اعمال حج برطرف مىگردد و بر اين باور است كه حج از واجبات عينى بوده و با شرايطى واجب مىشود و مىنويسد: حج، از احرام در ميقات آغاز مىگردد و با اعمال منا و پس از آن خاتمه مىيابد.
هجويرى علّت نامگذارى حرم را وجود مقام ابراهيم در آن مىداند و معتقد است كه حضرت ابراهيم دو مقام دارد؛ يكى مقام «تن» و ديگر مقام «دل» . مقام تن، «مكه» است و مقام دل، «خُلّت» . 4مقام تن اعمال ظاهرى حج است كه ابتدا بايد محرم شود و كفن (لباس احرام) بپوشد و اعمال را به ترتيب انجام دهد تا حاجى شود و مقام دل، باطن حج است و كسى كه قصد مقام دل مىكند، بايد از دلبستگىها و وابستگىها دورى كند و از لذّتها و راحتىها چشم بپوشد و جز نام خدا بر زبان نياورد و هرچه غير اوست، بر خود حرام كند و بداند كوچكترين توجه به عالم ماده، خطرناك است. آنگاه به عرفات برود و خداى را بشناسد و به