772. فيروز آبادى، زبيدى، حموى و صفىالدين بغدادى آنرا يك وادى شمردهاند.
3. اصمعى، مطرزى، قابسى، فيومى، صفىالدين بغدادى، ملا على، بلادى و برخى ديگر بر اين باورند كه آن، كوهى است مشرف بر عرفات.
4. جوهرى، ابن اثير، رازى و ابن منظور آن را يك محل ناميدهاند كه ميقات اهالى نجد مىباشد.
پر واضح است كه سخن گروه چهارم با نظريۀ دستۀ اول و دوم هيچ تعارضى ندارد؛ زيرا كه اعم از هر دو است. اما اطلاق يك محل بر كوه سخنى غير معمول است.
همچنين نظريۀ گروه اول و دوم قابل جمع است؛ زيرا شهرهاى بسيارى هستند كه به اسم واديى كه درآن قرار گرفتهاند، شهرت يافتهاند و به عكس، برخى وادىها نام شهرى را كه در آن واقع شدهاند به خود گرفتهاند؛ مانند: شهرِ «ينبع» كه نام خود را از «وادى ينبع» در غرب مدينه وام گرفته است. بنابراين، «قرن المنازل» نيز مىتواند هم اسم آن روستا و هم نام آن وادى باشد.
البته بايد مشخص شود كه محل دقيق ميقات كجاست؟ آن روستايى است كه در آن منطقه واقع است و با اين نام شناخته مىشود، يا تمام آن وادى است؛ زيرا كه حكم احرام در اين دو صورت تفاوت خواهد داشت.
اما گروه سوم كه قرن المنازل را كوه دانستهاند، منشأ سخن آنان به بيان اصمعى باز مىگردد كه گفته است: «القرن جبل مطل على عرفات» قرن، كوهى مشرف بر عرفات است. با اندكى دقت در عبارت اصمعى آشكار مىگردد كه وى سخنى از «قرن المنازل» به ميان نياورده بلكه «القرن» را بدون اضافه بهكار برده است و البته واژۀ «القرن» به تنهايى بر محلهاى متعددى اطلاق مىشود كه برخى در همان منطقه و بعضى در ديگر مناطق قرار دارد؛ از جمله، بر «قرن المنازل» كه ميقات آن منطقه است و بر «قرن الثعالب» كه كوه يا موضعى در منا است و بر «قرن البوباه» و «قرن الذهاب» و «قرن غزال» و. . . آنچنان كه بلادى در كتاب خود «قرن» ها را در حجاز از بسيارى غيرقابل شمارش دانسته است.
* * *
از سوى ديگر بايد توجه داشت كه اختلاف در ميقات، امروزه نه فقط در ميان حاجيان اين مناطق، بلكه در احكام فقيهان و كتابهايشان نيز آشكارا راه يافته و در نتيجه برخى از آنان