70هلال نزد قضات عامه در مكه، در گذشته چندان اطلاعى نداريم، همينقدر مىدانيم كه - چنانكه در سخن مرحوم حاج سراج انصارى گذشت - به شهادت شهودِ فاسق و دروغگو هم گاهى اعتماد مىكنند. همچنين حداقّل در دورۀ عثمانيان، در سالهايى كه ممكن بود با اعلام يك روز زودتر «حج اكبر» به نظر عامه، تحقق يابد، از اعلام رؤيت هلال، يك روز جلوتر از وقت حقيقى، ابايى نداشتهاند، چنانكه به تفصيل گذشت.
از سوى ديگر، مرحوم آيتاللّٰه طالقانى رحمه الله، به مناسبت اختلاف در ثبوت هلال ذىحجه در مكه به سال 1371 ق. از قول برخى مقامات سعودى دقت و احتياط تام در اعلام ثبوت هلال را نقل مىكند.
ايشان مىنويسد:
«با تعبّدى كه دولت و ملت حجاز به مقررات دينى و اهميتى كه دربارۀ امر حج دارند، تا تحقيق كافى نشود، اول ماه را اعلام نمىكنند. براى چه حج هزارها نفر را با مسامحه فاسد مىكنند؟ ! چرا در هر سالى كه اختلاف پيش مىآيد هميشه يك روز اول ماه حجاز مقدم مىشود و چرا از روى مسامحه يك روز مؤخّر نمىباشد؟ با آنكه هر چه حجّاج بيشتر در حجاز توقف كنند، گرچه يك روز هم باشد، براى آنها سود بيشترى دارد. آيا اين قرائن اطمينان آور نيست؟ چنانكه آقاى مظفّر اعلم، سفير ايران در حجاز، پس از پايان ايام حج مىگفت: وليعهد سعودى از عمل بعضى ايرانيان دربارۀ تجديد موقف متأثّر بود و گفته بود: ما چه نظرى داريم كه حج مردم را فاسد كنيم! دقت ما دربارۀ اثبات ماه رمضان و ذىحجه بيش از هر امرى است. تا پنجاه نفر از نقاط مختلف گواهى ندهند قاضى حكم نمىكند و تا قاضى حكم نكند دولت اعلام نمىكند.» 1به هر حال، گذشته هرگونه باشد، چندان تأثيرى براى وضع فعلى ما ندارد.
آنچه مهم است، وضع فعلى ثبوت رؤيت و اعلام آن است. روزنامۀ «الشرق الأوسط» در تاريخ 15/1/2000 به نقل از رييس مجلس القضاء الأعلى در عربستان آورده است كه با شهادت يك نفر آغاز ماه رمضان ثابت مىشود، ولى براى اثبات عيد فطر حداقل شهادت دو نفر لازم است. ولى