46فوقالعاده آنها را به منا فرستاد و به قرارى كه خودش مدعى بود به ملك گفته بود اين عده مخالفت با اجماع ننمودهاند و براى وقوف مجدد به عرفات نرفتهاند بلكه نظر به نداشتن وسيله، مجبوراً در عرفات ماندهاند. در هر صورت اين حركت خيلى در ملك ابن السعود و رجال متعصّب كشور عربى سعودى اثر بدى باقى گذارده بود و آن را به شكل توهين شديدى تلقى نموده، كينۀ آن را در دل گرفته، به فكر انتقام بودند.
بعد از مراجعت حجّاج از منا و پايان مناسك حج شنيده شد يك نفر از حجّاج ايرانى را به عنوان اينكه حرم مطهر مكّۀ معظمه را ملوث نموده، گرفته و بين صفا و مروه در مقابل ادارۀ شهربانى كَت بسته حاضر و پس از قرائت حكمى، او را با شمشير سر بريدهاند! امير الحج مصر نيز مرا ديد، راجع به اين موضوع بازجويى نموده، مىپرسيد اين شخص از كدام دسته از شيعيان است؟
رفع اشتباه ايشان را نموده، تأكيد كردم كه هيچ عاقلى نبايد به سخن عدهاى جاهل و متعصب گوش بدهد يا اين اتهامات باطل را باور كند. . . .» 113. شيخ آقا بزرگ تهرانى در سال 1364 به حج مشرف شد. آن سال نيز گرفتارى اختلاف در ثبوت هلال پيش آمد.
ايشان در زندگىنامۀ خود نوشتهاش به عربى، در اين باره چنين مىنويسد:
«روز سه شنبه، اول ذىحجه به نظر سعوديها بود ولى به سبب ابرِ متراكم در مدينه، هلال ديده نشد. . . . ما بعد از نماز عصرِ روز سه شنبه [ هشتم ذىحجه به نظر سعوديها ] براى حج مُحرم شديم. در آغاز شب چهارشنبه به سمت منا و روز بعد به عرفات رفتيم و با سنّيان وقوف كرديم. شب همراه مردم راهى مشعر شديم و بينالطلوعين در مشعر بيتوته كرديم.
سپس براى رمى جمرۀ عقبه و قربانى به منا رفتيم ولى مُحِل نشديم و روز پنجشنبه كه عيد اهل سنّت بود تا شب مُحرم مانديم. سپس شب جمعه دوباره به عرفات بازگشتيم و پس از وقوف اضطرارى عرفات و قبل از طلوع فجر به مشعر آمديم و بينالطلوعين روز جمعه را در مشعر بيتوته كرديم. بنابراين،