37معروف) گفته است: مكه به اين نام خوانده شد براى اينكه در وسط زمين قرار گرفته (و اصل آن) است؛ آنگونه كه مغز، اصل آن چيزهايى است كه در استخوان قرار دارد. (مفردات راغب، ماده مك) .
9. وادى غير ذى زرع (سرزمين بى آب و علف) :
رَبَّنٰا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوٰادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ. . . . (ابراهيم: 37)
حرم
مقصود از حرم محدودۀ نسبتاً وسيعى استكه مساحت تقريبى آن از چهار سوى كعبه، به اندازۀ چهار فرسخ شرعى و مجموع مساحت تقريبى آن، شانزده فرسخ مربع مىباشد. اين محدوده كه شامل شهر مكه و مقدارى بيش از آن است، طبق روايات اسلامى، توسط ابراهيم خليل عليه السلام و با راهنمايى جبرئيل عليه السلام تعيين و علامتگذارى شده كه به عنوان حرم امن الهى شناخته مى شود و داراى احكام و آيين ويژهاى است كه بخشى از آن در قرآن و تفصيل آن در روايات بيان شده است.
امنيت حرم
امنيت حرم در عصر جاهليت
حاكم بودن امنيت كامل در حرم، علىرغم وجود نا امنى و آدمربايى در اطراف آن، در روزگار جاهليت:
وَقٰالُوا إِنْ نَتَّبِعِالْهُدىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنٰا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً. . . . (قصص: 57)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنّٰا جَعَلْنٰا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النّٰاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ. . . . (عنكبوت: 67)
پاى بندى مردم جزيرةالعرب (حتى مجرمان و آدمربايانشان) به حفظ حرمت و امنيت حرم:
وَقٰالُوا إِنْ نَتَّبِعِالْهُدىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنٰا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً. . . . (قصص: 57)