25
هو المُنىٰ لا تَتَمنَّ غيرَه
قربانى در حج، در حقيقت ذبح حيوانيت خويش است، تا كمال انسانيت مشاهده شود.
سرّى ديگر
مقصود از انجام رمى و هروله و مانند آن، اظهار رقّيت و عبوديت است؛ چنانكه برخى اظهار داشتهاند:
«با اينگونه اعمال است كه اوج رقّيت و بندگى انسان آشكار مىشود، بر خلاف عبادات ديگر؛ مثل زكات، كه احسان نيك است و عقل حكمت آن را درك مىكند يا روزه كه شكستن شهوت آدمى است كه دشمن خداست يا خويشتندارى است كه فارغ شدن براى عبادت خداست و مانند ركوع و سجود در نماز كه تواضع در برابر خداست و نفس آدمى با تعظيم خدا مأنوس است.
گويند عقل راهى براى درك اسرار عباداتى چون رمى و هروله ندارد و كسى كه چنين اعمالى را انجام مىدهد، انگيزهاش جز اطاعت و امتثال امر الهى نيست. عقل بهطور كلّى از تصرف در چنين امورى ناتوان است. هرجا كه عقل حكمت عملى را درك كند طبع آدمى نيز بدان ميل مىيابد؛ ميلى كه در واقع معين و كمككار و برانگيزانندۀ انسان در انجام آن عمل است؛ لذا اوج رقّيت و بندگى در آن آشكار نمىشود.»