12گردد كه نماز متولد و محصول طواف است. از اينرو، طواف در نماز هفت اثر جسمانى و هفت اثر روحانى مىگذارد. آثار جسمانى طوافها بر نماز عبارتند از: 1 - قيام اوّل 2 - ركوع 3 - قيام ثانى كه همان بلند شدن از ركوع است 4 - سجود 5 - جلوس بين دو سجده 6 - سجدۀ دوّم 7 - جلوس براى تشهّد.
امّا خواص و آثار معنوى طواف در نماز عبارت است از اذكارى كه در حين انجام اين هفت مورد ذكر مىشود.» 1ادراك معانى و عرفان اذكار، مربوط به نفس است و انجام اعمال فيزيكى؛ از قبيل سجده و ركوع و امثال آن، به جسم مربوط مىشود. از اينرو، ظاهر انسان عابد را ظاهرِ عبادات به حركت در مىآورد و باطنش را باطن عبادات. از آنجا كه اعمال فيزيكى محسوس و محدود به ابعاد مادى است، لذا هر عملى حد معيّنى دارد؛ مثلاً ركوع مختصات خود را داشته و سجود و قيام و قعود هر كدام محدود به حدودى هستند. ليكن محتواى اين اعمال و معنويتشان به جهت مجرد و غير مادّى بودنشان، از حدود ماده بيرون بود و به همين جهت نامحدود مىباشند. به عنوان مثال، نهايت درجۀ احترام ظاهرى انسانِ عابد در پيشگاه معبودش، اين است كه بلندترين و شريفترين موضع وجود خود؛ يعنى پيشانى را به پَستترين موضع وجود خود؛ يعنى زيرپايش كه زمين است بنهد. پس نهايت درجۀ تواضع فيزيكى، سر بر زمين ساييدن است. امّا تواضع نفس انسان كه يك امر معنوى و مجرد است، حدّ و حساب ندارد. روح آدمى مىتواند در حدّ بىنهايت به خداى خود تواضع كند، امّا جسم او به جهت محدوديتش نمىتواند تواضع غير محدود بهجا بياورد.
شايد يكى از اسرار موجود در اذكارِ اعمالِ عبادى همين باشد كه خداوند متعال با مقارن ساختن هر عمل عبادىِ جسمانى، يك ذكرِ مخصوص به آن قرار داده است تا به وسيلۀ نامحدوديت معنويتِ ذكر، نقص موجود در عبادت، كه از محدوديت اعمال فيزيكى حاصل مىشود، برطرف گردد.
محدوديت و عدم محدوديت امور مادّى و غير مادّى، نه تنها در مسائل صعودى و تكاملى ونورانى؛ ازقبيل عبادت وجوددارد، بلكه درمسائل نزولى وپست نيزجارىاست.