79حديبيه حاضر بودند، اين برادران نيز با شما بودند، آيا آنها را شريك نمىسازيد؟ گروهى از سواران قبيلۀ شنوءه نيز با آنها بودند و طفيل بن عمر و أبو هريره نيز در ميان آنان بودند.
مسلمانان گفتند: آرى، اى پيامبر، چنين كن. پس پيامبر سهمى نيز به آنان داد. اين سر زمين دو بخش شد: شقّ و نطاة، يك بخش و وطيح و سلالم و وحيده 1نيم ديگر. و نيم دوّم از آن پيامبر شد و مسلمانان شق و نطاة را گرفتند.
بشيربن يسار مىگويد: چون خداوند خيبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد، 36 بخش از 100 سهم آن را برداشت. و نيمى از آن را براى هزينههاى لازم آن گذاشت و شق و نطاة و سلالم و توابع آنها را ميان مسلمانان تقسيم كرد. وطيح و كتيبه و سلالم نيز از اين توابع بودند. چون اين دارايىها به دست پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان افتاد، كارگر به اندازۀ كافى نداشتند كه كارهاى زمين را انجام دهند.
پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به دست خود يهوديان داد و نيمى از درآمد آن را برمىداشتند و در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و ابوبكر اينگونه بود تا اينكه زمان عمر فرا رسيد و كارگران مسلمان فراوان شدند و توانستند كارهاى زمين را انجام دهند. عمر يهوديان را به شام فرستاد و دارايىها را ميان مسلمانان تقسيم كرد كه تا به امروز نيز چنين است.
از جمله حوادث خيبر اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در بخش زيرين درّه سرير فرود آمد كه دژهاى شق و نطاة در آن است.
مردم اين دژها براى جنگ با پيامبر صلى الله عليه و آله بيرون آمدند و خدا آنان را شكست داد و به دژ بنى نزار پناه بردند و خدا آن را نيز بدون پيمان صلح گشود، و پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به نيروهاى شركت كننده در حديبيه بخشيد كه در ميان آنان يكصدوبيست اسب سوار و دو زن بودند، كه در جنگ حضور يافته بودند؛ يك زنى بود كه از بنىحارثه به نام امّ ضحاك دختر مسعود و خواهر حويصه و محيصه و ديگرى خواهر حذيفة بنيمان. به هريك از آنان سهم يك مرد بخشيد. در همانجا هيأتى از قبيلۀ طفيلبن عمرو دوسى به نزد او آمدند، كه ابو هريره نيز در ميان آنان بود.
اين ملاقات در زمان رفتن پيامبر صلى الله عليه و آله روى داد و گمان كردند خيبر تنها از آن كسانى است كه در حديبيه حاضر بودهاند و سپس ياد آور مىشود كه پيامبر صلى الله عليه و آله به دوسيان نيز چيزى داده است.
خيبر، چنانكه گفتهاند، خرما و ميوۀ