25«وقتى روى آن تپه ايستادم و به پايين به سمت دشت عرفات كه آن را نمىديدم چشم دوختم، احساس كردم كه گويى زمينى تيره رنگ پيش روى من است، زمينى كه چند لحظه پيش مرده بود و اينك با حركت امواج انسانى در آن، زندگى از نو آغاز شده است. فضاى عرفات مالامال از صداهاى شگفتانگيز ميليونها زن و مردى است كه در قالب بيش از هزار و سىصد حج، فاصلۀ ميان مكه و عرفات را پياده ويا سواره پيمودهاند.
چرا كه صداها و گامهاى آنان و نيز صداها و گامهاى حيواناتشان، بيدار و از نو شنيده مىشود: من آنان را مىبينم كه راه مىروند، سوار مىشوند و گرد هم مىآيند؛ يعنى تمامى آن ميليونها حاجى با لباسهاى سفيدشان در طى هزار و سى صد سال. برادرانى دارم از سمت راست و برادرانى دارم از سمت چپ و هيچ كدام آنها را نمىشناسم، ليك هيچ كدام از آنان با من بيگانه هم نيست» . 1در تجربۀ حج ديگر چنين مىخوانيم: «انسان وقتى كه در مكه مكرّمه، خاستگاه اسلام و در مدينه منوره، جايگاه نخستين حكومت اسلامى حضور مىيابد، از خاطرات اين سرزمينها درس هاى معنوى بزرگى مىگيرد: در اينجا وحى فرود آمده و از اينجا پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برخاسته است، در حالى كه انسانها را فرا مىخوانده و مژده و بيم مىداده است. در اين مكانها نخستين دعوت كنندگان اسلامى شكنجه شده و برخى از آنان در رويارويى با طاغوت به شهادت رسيدهاند و از همين مسير، مسلمانان از مكه به مدينه هجرت كردند» . 2همان گونه كه تجربۀ حج با شيوۀ توحيدى در تاريخ پيوند دارد، پس از فراخوانى اسلامى درگيرى ميان خط عمل توحيدى و خط بت پرستى و حكومت ادامه دارد.
از اين رو، در تاريخ اين پديده و واقعيت فعلى آن، مجموعهاى از پديدهها و عملكردهايى را مىبينيم كه تلاش مىكند بر اين تجربه ضربه بزند و يا دست كم آن را تضعيف كند و به صورت يك عمل ظاهرى و بدون محتوا در آورد.
به عنوان نمونه در بسيارى از دورانهاى تاريخى پس از مرحلۀ نخست اسلام مىبينيم كه نابهسامانى عمومى در ساختار جامعۀ اسلامى بر پديدۀ حج بازتابهايى داشته است؛ زيرا تعيين مسؤول حج از سوى سلاطين و امتيازات و فعاليتهاى مختلف ديگرى كه از بايستههاى اين مسؤوليت مىباشد، موجب مىشود كه اين مقام فرصتى را