13آنجمله پديدۀ حج بپردازيم. اكنون بر ماست كه به منظور شناخت آنچه پيشتر گفته آمد و همانگونه كه در واقعيت تاريخى وجود دارد، گامى ديگر به جلو برداريم؛ چراكه پديدۀ توحيدىِ حج، بر وفق ويژگىهاى جامعۀ اسلامى كه مورد پژوهش قرار گرفته، شكلهاى مشخص و مفاهيم خاص خود را در زمانها و مكانها را پيدا مىكند.
در واقعيت تاريخى - به رغم دورانهاى مختلفى كه دارد - پديدۀ حج، با يكسرى دادهها و پديدههاى فراوان ديگر، در حال تعارض و جدال و تأثيرگذارى بر يكديگر است. اين پديدهها به چهارچوبها و منابع مختلف تاريخىاى وابسته است كه با همديگر به سر مىبرند، مىجنگند، شكل مىگيرند و به نظام كلى توحيدى شكل مىدهند.
به عنوان مثال، وابستگىهاى نژادى، ملّى، حكومتى و ديگر پديدهها بر واقعيت موجود، تأثير خويش را مىگذارد؛ زيرا در ارتباط هايى كه با پديدههاى مختلف توحيدى در سطح فرد، گروه و امت دارد، هم تأثير مىگذارد و هم تأثير مىپذيرد و موجب مىشود كه آن پديدۀ توحيدى، شكل واقعىاش را پيدا كند.
از اين رو، ما از طريق ابزارهاى فكرى و معنوى، اين توان را پيدا خواهيم كرد كه واقعيت و حركت آن پديده را با تمامى ابعاد و تضادهايى كه در يك مرحلۀ معين تاريخى دارد، بشناسيم و ثبت كنيم و نيز از همين طريق مىتوانيم به برداشتهايى دست يابيم كه بيانگر واقعيت تجربه و يا پديدۀ موضوع پژوهش باشد و آن را به اذهان ما نزديك سازد.
اين تلاش به مسلمانان اجازه مىدهد كه از طريق رويارو شدن با تجربۀ تاريخى خود و تحليل و ارزيابى آن، روياروى خودشان قرار گيرند؛ زيرا تجربۀ تاريخى جامعۀ اسلامى داراى ويژگى تقدس نيست، چنانكه تجربهاى منحرف و بر خلاف توحيد هم نمىباشد. در اينكه منبع تجربۀ تاريخى جامعۀ اسلامى، همان الگوى توحيدى است ترديدى وجود ندارد. امّا آنچه از اين الگو فراتر مىرود، تجربهاى است كه تحت تأثير چند الگوى فاسد قرار گرفته است كه عبارتند از: فرمانروايى، قدرت، تبهكارى، ستم، نژاد پرستى و. . . .
غور كردن در فهميدن ابعاد و پيامدهاى اين واقعيت، راه را براى به دست آوردن درسهاى فكرى، اعتقادى و سياسى مىگشايد و به خواستههاى نهضت اسلامى معاصر