12مىشود - نشان دهندۀ ديدگاهى ايدئولوژيكى است كه هم نادرست است و هم خصمانه.
اين ديدگاه مىخواهد اين پديده را تجزيه كند و آن را نوعى دادۀ فرهنگى و يا سنتى قرار دهد كه جزء ساختار فرهنگ عمومى جامعه محسوب مىشود.
مكتب ماركسيسم و مكتب اجتماعى فرانسوى (آگوست كنت و دوركهايم) از اين نظرگاه هم فراتر مىروند؛ چه، ماركسيسم پديدۀ حج را يك نوع عقب افتادگى فكرى و پديدۀ عجز علمى مىداند كه به گذشته تاريخ تعلق دارد و بر اثر عادت و يا عقبافتادگى اجتماعى ادامه مىيابد و مانع از رشد فكرى عمومى مىشود. بنابراين، بايد اين نوع پديدهها را از ميان برد.
اين ديدگاه به دو لغرشگاه خطرناك براى پيروان و يا هواداران مكتب ماركسيسم منجر شده است:
1 - اين ديدگاه سبب شده است كه ماركسيستها داراى انديشهاى شوند كه بر اساس آن براى نابودى پديدۀ حج تلاش كنند.
2 - نوعى ايدئولوژى سياسى براى آنان پيدا شود كه با الهام گرفتن از آن، مواضع و فعاليتهاى سياسى خصمانه بر ضد مسلمانان داشته باشند.
اما مكتب اجتماعى فرانسوى (آگوست كنت و دوركهايم) ديدگاهى دارد كه بر اساس آن، پديدۀ حج، يا انديشۀ غير علمى است و يا انديشهاى مىباشد كه رنگ اجبارى دارد و جوامع، آن را بر افراد خويش تحميل مىكنند و شخصيت فرد در رويارويى با جبر عمومى اجتماعى، رخت بر مىبنند و از ميان مىرود.
آرى، اين شيوهها و يا تكيه كردن به آنها در بررسى پديدۀ حج، موجب مىشود كه انسان پژوهشگر و يا انديشمند به صورت يك ابزار فرمانبر در آيد و از ديدن واقعيت دور شود و در عمل، تنها خود را ابراز كند، آن هم در حالى كه از هيچ كدام از دستاوردهاى تاريخى كه جوامع بشرى چه در قالب تلاشهاى فردى و چه در قالب تلاشهاى جمعى فراهم آوردهاند و با آنها مىزيند تصور و انديشهاى ندارد.
پس از آنكه به انديشه و روشى كه با بررسى پديدههاى مختلف در جامعۀ توحيدى و يا حالت توحيدى - در صورت نبودن جامعۀ كامل توحيدى - سازگارى دارد، دست يابيم، مىتوانيم به گردآورى و توجيه عناصر مختلف و جزئيات پديدۀ توحيدى و از