22وجوب آن نمىشود؛ چرا كه خداى تعالى از وجود مصالح و مفاسد افعال غافل نيست تا اجتماع مردم آن را كشف كند! . . . اگر پيامبر از واجب شدن نماز نافله در شب، با عمل مردم، بيم داشت چرا امر كرد در خانههاى خود بخوانند؟ و چرا آنها را از انجام نوافل به دليل بيم از واجب شدن آن نهى نكرد؟ ! مناسب با تعليل مذكور در روايت فوق اين بود كه بفرمايد: «مىترسم جماعت خواندن نافله بر شما واجب شود» نه اينكه «نافله شب واجب گردد» ، همانگونه كه در برخى رواياتشان آمده است. در حالى كه آنها معتقدند در برخى نوافل مانند نماز عيد، كسوف، استسقا و نماز ميّت، جماعت خواندن مستحب است و از جماعت خواندن آنها نهى نرسيده است. بنابراين، اگر روايت مذكور صحيح باشد بايد بر اين مطلب حمل كرد كه چيزى را كه خداوند امر نفرموده، نبايد در آن مرتكب تكلّف شد و مثلاً نماز شب را نبايد واجب شمرد؛ چرا كه موجب بدعت در دين خواهد بود. پس اين روايت به وضوح دلالت دارد كه عمل آنها (جماعت خواندن نافله) ناپسند است و بسا موجب عقاب گردد و حال كه چنين است پس از اينكه رابطه وحى قطع گرديد ارتكاب آن جايز نخواهد بود. 1ب: روايات اماميّه
1 - شيخ طوسى به اسناد خود از مسعدة بن صدقه از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: «روش پيغمبر در ماه رمضان اين بود كه بر نمازهاى نافلۀ پيشين مىافزود و از اوّل ماه تا بيستم، بيست ركعت بجاى مىآورد، هشت ركعت پس از مغرب، دوازده ركعت پس از عشا و در دهۀ آخر هر شب سى ركعت مىخواند. دوازده ركعت پس از مغرب، هجده ركعت پس از عشا و به دعا و تجهّد اهتمام بليغ مىفرمود و در شب بيست و يكم صد ركعت و در شب بيست و سوّم صد ركعت مىخواندند و به شب زندهدارى مىپرداختند» 22 - ونيز شيخ طوسى به اسناد خود از مفضل، از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:
«يُصَلَّى فِي شَهْرِ رَمَضَانَ زِيَادَةُ أَلْفِ رَكْعَةٍ» 3
«در ماه رمضان بيش از هزار ركعت نماز خوانده مىشود.»
مفضل مىگويد: چه كسى قادر به انجام اين نمازهاست؟