39از زن عرب نصف غازى و از زن عجم يك غازى. از هندى و درويش هيچ نمىگيرند. غازى هم چهارهزار و دويست و پنجاه دينار است. 1گفتنى است كه هميشه در ميان حجاج، افراد درويش و فقيرى هم بودند كه پولى در بساط نداشتند و كسى هم از آنان انتظارى نداشت. فراهانى نوشته است كه در ميان سه هزار و اندى حاج ايرانى «قريب هفتصد از اين حجاج، حجه فروش و عكام و درويش و فقرا بودند كه منفعتى از آنان به هيچ كس نمىرسيد. و دو هزار و كسرى حاجى بودند.» اين تازه در شرايطى بود كه به نظر وى «حجاج ايران بالنسبه به ساير حجاج از جهت مخارج و اسباب منزل و چادر و غيره منظمتر و بهتر بودند.» 2امين الدوله نيز اشاره به آنها دارد كه در سوئز از او هزينه كشتى را مىخواستهاند و پانزده نفر مىشدهاند. 3ادارۀ امور حج
سرپرستى حجاج عجم
بحث اميرى حاج از زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله آغاز شده و پس از آن، هر ساله دستگاه خلافت شخصى را به عنوان اميرالحاج انتخاب مىكرد و مسؤوليت ادارۀ امور حج را به وى مىسپرد. اين وضعيت تا زمانى بود كه دنياى اسلام به لحاظ مذهبى و سياسى، به چند پاره تقسيم نگرديده بود. از زمانى كه دولتهاى مستقلى در نواحى مختلف شكل گرفت، رقابت بر سر ادارۀ حرمين شريفين آغاز شد و به ويژه در امر امارت حج كه سروكارش با مكه و مدينه؛ دو شهر مقدس براى همۀ مسلمانان بود، اين رقابت خود را نشان مىداد؛ به طورى كه دولت هر منطقه براى حجاج خود اميرالحاجى انتخاب مىكرد. اين كار، در اوايل پسنديده نبود، اما از پس از انحلال خلافت عباسى، رواج بيشترى گرفت. در اين ميان، براى شيعيان عجم نيز اميرى از سوى حكام ايرانى انتخاب و فرستاده مىشد. طبعاً وظيفۀ وى حفظ منافع حجاج ايرانى بود كه در قرون هفتم هجرى تا پيش از روى كار آمدن صفويه در آغاز قرن دهم، به عنوان حجاج «عراق عجم» شناخته مىشدند. 4اندكى پيش از صفوى، شاعرى در وصف امير حاج و همكارى او با دزدان راه مىگويد: