25ابراهيم عليه السلام را داشته باش كه ابليس «عليه لعنةاللّٰه» در اين مكان بر ايشان وارد شد تا در حجّ آن حضرت ايجاد شبهه نمايد، يا او را با معصيت بيازمايد كه خدا به او امر كرد با سنگ او را طرد كند. و اگر به ذهنت رسيد كه شيطان به ابراهيم عليه السلام عرضه شد و ابراهيم عليه السلام او را ديد و به همين جهت او را زد، امّا شيطان براى من كه ظاهر نشده، بدان همين فكر از جانب شيطان است و اين فكر را شيطان در قلبت ايجاد كرده تا عزمت را در رمى حَجَر سست كند و به خيال تو آورد كه بىفايده و مانند بازى است. پس با جدّيت او را از نفس خود طرد كن و با انجام اين كار بينىاش را بهخاك بمال و بدان تو در ظاهر عقبه را رمى مىكنى امّا در باطن بهصورت شيطان سنگ مىزنى و كمر او را مىشكنى؟ چرا كه پوزۀ شيطان خاكمال نمىشود مگر با امتثال امر خدا براى بزرگداشت او، فقط بهخاطر امر خدا، بدون بهرۀ نفس و عقل.
20 - قربانى
بدان كه قربانى موجب قربت و تقرّب به خدا است، بهخاطر امتثال امر، و اميدوار باش كه با هر جزئى از قربانى، جزئى از تو، از آتش رهايى مىيابد و وعدههايى اينچنين وارد شده، لذا هر مقدار كه قربانى كاملتر باشد و اجزاى بيشتر و كاملترى داشته باشد، رهايى تو از آتش بيشتر مىشود.
همچنين قربانى كردن و ذبح نمودنِ حيوان موجب كشتن شيطان و تمثّل غلبه بر شيطان و تجلّى پيروزى بر نفس است.
21 - زيارت مدينه
هنگامى كه چشمانت به ديوارهاى شهر مدينه افتاد، بهيادآور كه آن شهرى است كه خدا آن را براى نبىِ خود صلى الله عليه و آله برگزيد و هجرت او را بهسوى مدينه قرار داد. اينجا شهرى است كه واجبات و مستحبات پروردگار، در آن تشريع شده است. اينجا سرزمينى است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در آن با دشمنانِ خدا جنگيد و دين را ظاهر نمود و تربت خويش را در آن قرار داد. پس جاپاهاى رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله را هنگام رفتوآمدش در آن شهر متمثّل كن و در هيچ مكانى پا نمىگذارى مگر اينكه آنجا، جاى پاى آن عزيز است. پس حتماً با سكينه و وَجَل و ياد و ذكرِ مشىِ آن حضرت، و تصوّرِ خشوعِ وى و سكينهاش در مشى يادآور باش و بدان