26خدا به كسانىكه صحبت با او را درك كردهاند و به مشاهدۀ جمالش سعادتمند شدند و كلامش را شنيدند، منّتى عظيمتر گذاشت. و زياد تأسف بخور بهخاطر از دست رفتنِ مصاحبت و همنشينى او و اصحابش و بدان رؤيت ايشان در دنيا از دست تو رفته و در مورد رؤيت ايشان در آخرت بر خطر بزرگى هستى و شايد او را نبينى و بين تو و اينكه ايشان تو را قبول كنند، بهخاطر اعمال بدت چيزى حائل و مانع شود. همانطور كه آن حضرت فرمود:
« يَرفع إلىّ أقوام فيقولون: يا محمّد، يا محمّد؛ فأقول: اصحابي، فيقول: إنَّكَ لا تَدري ما أَحدثوا بعدَكَ. فأقولُ: بُعداً و سُحقاً» 1البته بر اهلِ معرفت پوشيده نيست كه مقصود از اصحاب و كارى كه كردند، در اين روايت چيست. و ظاهر اين است كه اصحاب به همۀ امّت اطلاق نمىشود.
حتى اگر يك دقيقه حرمت شريعتش را ترك كنى، ايمن مباش كه ميان تو و او دشمنى حائل شود و البته در عين حال بايد اميد زيادى داشته باشى كه خدا بين تو و او چيزى مانع نكند؛ چرا كه ايمان را روزىِ تو ساخته و تو را از وطنت براى زيارتش برگزيده، بىآنكه قصد تجارت و بهرۀ دنيايى داشته باشى. بلكه فقط بهسبب محبّت و شوق به زيارت او رفتى.
وقتى به مسجدالنبى صلى الله عليه و آله رسيدى بدان و به يادآور كه اوّلين بار فرايض الهى در آن عرصه اقامه شده و آنجا مكانى است كه برترين خلق خدا را حيّاً و ميتاً در خود داشته و دارد، لذا با خشوع و تعظيم به مسجد داخل شو.
تكمله در بيان اسرار مناسك حج در روايات
از اميرالمؤمنين و امامالمتقين عليه السلام سؤال شد كه چرا وقوف در كوه، در حرم نيست؟ فرمود: « لأنَّ الْكَعبةَ بيتُهُ، وَالحَرَمَ بابُه، فَلمّا قصدوه وافدين وقفهم بالباب يَتَضَرَّعونَ » ؛ يعنى چون كعبه، خانۀ او و حرم درِ آن است، لذا وقتى او را قصد كردند، بايد نزد در تضرّعكنان بايستند.
گفته شد: چرا مشعرالحرام داخل حرم است؟ فرمود: « لأنّه لَمّا أذن لهم بالدُّخول وقفهم بِالحِجاب الثاني فلمّا طالَ تضرّعهم بِها أذن لهم بتقريب قربانهم فلمّا قضوا تفثهم، تطهّروا بِها مِن الذنوب الّتي كانت حجاباً بينهما و بينه أذن لهم بالزّيارة