62نوعى رقابت سياسى و مذهبى استوار بوده و تنها در شرايط خاصى، اين روابط، به صورتى حسنه در مىآمده است. يكى از مهمترين عوامل براى ايجاد زمينۀ مصالحۀ موقت كه گاه تا چند دهه پايدار مىماند، درگير بودن دولت عثمانى در بخش اروپايى خود بود كه آن دولت را مجبور به نوعى سازش با دولت ايران مىكرد.
اصل بودن رقابت، با وجود رفت و آمد فراوان ايرانيان به عراق و حجاز و ارتباط برقرار كردن با شيعيان آن نواحى، زمينه را براى داغ نگاه داشتن اوضاع از سوى عثمانى فراهم مىكرد. اين دولت مىبايست به نوعى در سرزمينهاى خود، ذهنيّتى را بر ضدّ ايرانيان شيعى مذهب نگاه دارد. اين وضعيت در شرايط بحرانى بيشتر گشت و اساس آن از زمان صفويه پايهگذارى شده بود. 1روابط غير حسنۀ ايران و عثمانى در دورۀ قاجاريه ادامه يافت و درگيرىهاى متعددى ميان سپاهيان دو دولت روى داد كه خارج از حوصلۀ اين نوشته است.
آنچه از برخى از اسناد موجود بر مىآيد اين است كه تا پيش از سال 1237 دشوارىهاى موجود سبب ترك حج يا محدود بودن آن شده بود و پس از درگيرهايى كه ميان دو دولت رخ داد، به آرامى كار به گفتگو و مصالحه كشيده شد.
در نامهاى كه عباس ميرزا در اين سال به خسرو محمدپاشا والى ارزنة الروم نگاشت، اشاره شده است كه: «اهل اين ولايات به حكم شرع مستطاب ترك حج و تجارت در آن حدود را اقرب به صواب مىدانستند» اما پس از تعهدى كه شما دادهايد «بعض مردم. . . فىالفور اسباب سفر مكه را مهيّا كردند و عازم و جازم آن سفر خيريت اثر شدند» . 2در همان سال 1237 صلحنامهاى ميان دو دولت منعقد شد كه اصلى از آن، به امر حجگزارى ايرانيان اختصاص داشت. نكتۀ مهم در اين اصل، جلوگيرى از اجحافاتى بود كه در گرفتن ماليات و حقوق گمركى بر ايرانيان روا مىرفت. به علاوه احترام نهادن به حجاجِ اعيانِ دربارى نيز مورد تأكيد قرار گرفته بود. بخشى از اين اصل چنين است:
مادۀ ثانيه: و از اهالى ايران، كسانى كه به كعبۀ مكرّمه و مدينۀ منوّره و ساير بلاد اسلاميه آمد و شد مىنمايند. . . مثل اهالى خودشان معامله نمايند و از ايشان دورمه و ساير وجوه