61ذى حجه انجام مىشود و بلافاصله پس از آن ماه محرم؛ يعنى آغاز سال جديد قمرى آغاز مىشود، ما سال انجام حج را مبناى نقل قول ها قرار داديم؛ گرچه ممكن است برخى از گزارشها مربوط به ماه محرّم، يعنى سال بعد باشد. طبيعى است در هر بخش و ذيل هر عنوان، مطالبى كه مربوط به آن عنوان بوده، بر اساس سير تاريخى نقل ها، از هر سال، تنظيم شده است تا از اين رهگذر بتوان يك مشكل يا مسأله را در طول چند دهه دنبال كرد.
حجگزارى ايرانيان و مسألۀ روابط قاجار و عثمانى
از آنجاكه سرزمين حجاز در حوزۀ قدرت دولت عثمانى قرار داشت، انجام اعمال حج براى ايرانيان، به نوعى به روابط سياسى دولت قاجار و عثمانى ارتباط پيدا مىكرد. به همين دليل، از گذشتۀ دور، در قراردادهايى كه ميان آن دو به امضا مىرسيد، به مسألۀ حج و زيارت عتبات توجّه كامل مىشد و اصل يا اصولى از آن به امر حج و زيارت اختصاص اختصاص پيدا مىكرد. البته بايد توجه داشت كه در مكه يا مدينه، دولت شُرَفاى علوى قدرت داشت و شريف وقتِ حجاز به طور معمول، چه براى كسب درآمد بيشتر و چه به انگيزههاى مذهبى و نَسبى، مىكوشيد تا با ايرانيان روابط بهترى داشته باشد.
فراهانى (در سال 1302) از مناسبات خوب شريف عون با ايرانيان سخن گفته، مىنويسد: وى «زبان فارسى و تركى قدرى مىداند و هر كس از اعيان و ارباب كمال ايرانى به مكه مىآيد، طالب و شايق به ملاقات با اوست» . 1كما اين كه در جريان سفر امين الدوله به حج در سال 1316، شريف مكرر به ديدن وى آمده و امينالدوله نيز متقابلا هداياى فراوانى براى وى فرستاده است. 2اما از آنجا كه شريف عامل دولت عثمانى بوده و از سوى ديگر، مىبايست پاسخگوى اكثريت سنّى مذهبِ حاضر در اين دو شهر باشد، نمىتوانست در اين زمينه سرمايه گذارى بيشترى كند. با اين حال و در مجموع، مىبايست وجود شريف مكه را در شمار عوامل مثبت براى ايرانيان شيعه مذهب دانست. 3به مسأله اصلى باز گرديم. پايۀ اساسى روابط تاريخى ايران و عثمانى بر