31اشك و ناله، پيام عبوديت و بندگى را در اوج خضوع وعجز ترسيم مىكنند. راستى كه ديدنى است!
نماز طواف، بخشش بىكران
ابراهيم خليل عليه السلام در مهمترين و خاطره انگيزترين هجرتش به سرزمين خشك و سوزان حجاز، كه آن زمان هيچ نشانى از سكونت و زيست نداشت اما بعدها مبدأ پيدايش مهمترين و بزرگترين كانون توحيد و خداپرستى در جهان گرديد، پس از اين كه تنها فرزند دلبندش اسماعيل را كه كمتر از دو سال سن داشت به همراه همسر مؤمن، با وفا و بردبارش هاجر در ميان سنگهاى داغِ آن وادى و در ته درّهاى سكنىٰ داد، هنگام جدايى و وداع با آنها، با دلى مالا مال از اميد دست به سوى آسمان برداشت و در كمال رضا و تسليم زبان به دعا گشود كه:
«خداوندا! اينها را در اين سرزمين بىآب و علف سكونت دادم تا نماز و ياد تو را زنده نگهدارند، پس دلها را به سويشان متوجّه و از نعمتهاى خود برخوردارشان گردان.» 1مدتى پس از اين ماجرا، زمانى كه فرزندش اسماعيل جوانى برومند شده بود، در سفرى ديگر به كمك او خانۀ كعبه را بنا نمود.
با ساختن خانۀ كعبه، خود و فرزندش اسماعيل، اعمال و مناسك حج را به جاى آوردند. ابراهيم اين بار از سوى خداوند دستور يافت كه نسلهاى بعد را هم به اين كار مقدس فرا خواند.
امروزه كه قرنها از آن حادثۀ عظيم و تاريخى مىگذرد، دعاى ابراهيم به اجابت رسيده و آن سرزمين خشك و سوزان، گذشته از آبادانى و توسعه، توجه يك ميليارد مسلمان، از سراسر جهان را به خود جلب كرده است، تا جايى كه امروزه شهر مكه كه روزى درّهاى بيش نبود، ميزبانِ نزديك به دو ميليون زن و مرد مسلمان است كه لبيك گويان در اجابت دعوت ابراهيم به سويش مىشتابند، تا در اقتداى به ابراهيم خليل، اعمال و مناسك حج را به جاى آورند.
و اكنون تو نيز اين توفيق را پيدا كردهاى كه در ميان اين خيل عظيم و پروانههاى عاشق و سبك بال، قرار گرفته، پا در جاى پاى ابراهيم و ياران او بگذارى و آن گونه كه خدا خواسته، پس از احرام و طواف، كه همچون