54چه، هر آينه از حضرت ربُّ العالمين - جلّت كبرياؤه - در محل آن خطاب خواهند. و چون ممالك شريفۀ آن حضرت مجاور حرمين شريفين و اعراب بوادى و حواضر است، اين مكاتبه اصدار افتاد، به اميد آنكِ حكم مطاع و فرمان واجب الاتباع به امراى بوادى عرب نفاذ يابد و به مواعد خوب مستظهر گردند تا در منع و دفع اعراب طريق سعيى كه مثمر و منجح باشد به جاى آرند، وبعد اليوم تردد «وَفْد عراقى» و توجه «قافلۀ شرقى» به حرمين شريفين - زيدا شرفاً و جلالا - بر ايسر وجوه دست دهد و مثوبات آن حضرت شريفه سلطانى را ابدالاٰبدين ذخيره ماند. با وجود اهتمام آن حضرت به تمشيت مصالح ملك و ملت به مزيد تأكيد افتقار نمىافتد جهان به كام باد.
نوع دوم
بر رأى عالم آراى پوشيده نماند كه اجلِّ اعمال كه قيام بدان در حضرت ربّ العالمين مقبول و اجْملِ مساعى كه در جناب جلال احديّت مستحسن و مشكور افتد، تقويت اوامر دين و تمشيت شعار شريعت سيدالمرسلين است - صلىاللّٰه عليه [ و آله ] وسلم - چه، روزِ بازارِ دين به ترويج آن رواج گيرد و كارخانۀ مملكت به تعظيم آن استعلا پذيرد. و چون يكى از اركان دين بر موجب نصّ: . . . وَللّٰهِِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً فريضۀ حج است، بر سلاطين اسلام و ملوك ايام در فتح آن راه كوشيدن و طالبان بيت اللّٰه را از تعرض اعرابِ طريق صيانت واجب دانستن و به مقاصد دينى و مطالب يقينى رسانيدن، از اهمّ مهمات و اَوْجَبِ مفترضات است.
بنابر اين مقدمه، اين مكاتبه به حضرت شريفه ارسال رفت تا چون محمل شريف از اين مملكت به حدود آن ممالك كه مجاور اماكن اعراب است، رسد، جمعى را كه نوّاب نامدار صلاح و صواب دانند، به بدرقۀ محمل شريف روانه گردانند و امثلۀ شريفه به امراى اعراب بَوادى نافذ گردد تا اعراب طريق را از مزاحمت «وَفْد عراقى» و «قافلۀ شرقى» زجر و منع كنند و توجّه ورود وفود - فى امان اللّٰه و حفظه و حراسته - به حرمين شريفين - زيدا شرفاً و جلالاً - بر اسهل وجوه دست دهد و مثوبات آن به روزگار شريفه ابدا واصل گردد و امداد شكر و اِفراد دعاى حجّاج بيتاللّٰه به حضرت ربّ العالمين - جلّ جلاله - از مساعدت آن حضرت متواصل گردد. ان شاء اللّٰه تعالى جهان به كام باد!