32اين عرصهها براى خدا و در جهت كسب رضاى الهى انجام دهد.
چه بسيار ساده و آسان است كه انسان بخش بزرگى از فعاليتها و تلاش خود را - از آن جهت كه نكند در جهت خدايى نباشد - تعطيل كند و كارى نكند ولى دشوارى در آن است كه انسان همۀ تلاش و كوشش خود را، براى خدا انجام دهد، اسلام نيز بدان فرا مىخواند كه انسان حركت و تلاش خود را در راه خدا انجام دهد و از هيچ يك از كارهاى خود، باز نماند و هيچ كار و فعاليتى را بر زمين نگذارد.
هر يك از اينها، شيوهاى برخورد معنوى - تربيتى است: يكى تعطيل كارها و ديگرى انجام همۀ كارها و فعاليتها با حفظ سَمت و سوى الهى در آن.
اولى روشى منفى است كه اسلام آن را رد مىكند و دومى شيوهاى سازنده است كه اسلام بدان فرا مىخواند.
«طواف» نيز به همين جنبۀ دشوارِ رابطۀ انسان با خداوند متعال اشاره دارد. در طواف، انسان دورۀ كاملى را به گرد كعبه طى مىكند كه در آن، انسان با شانۀ راست خود محيط دايرۀ كاملى را از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال و درهمۀ اين سوها، طى مىكند؛ هيچ نقطهاى روى اين محيط، طى نشده بر جاى نمىماند. اين محيط برابر با 360 درجه است و هيچ جهت هندسى را وسيعتر و فراختر از 360 درجه (يعنى محيط دايره) نمىشناسيم. در همان حالى كه شانۀ راست انسان بر گرد محيط اين دايره حركت مىكند، شانۀ چپ بر مركز دايره - كه همان كعبه است - ثابت مىماند و طى اين حركت دورانى، تكان نمىخورد. در اين ثابت ماندن و بىحركتى در كنار آن حركت همه جانبه [ شانۀ چپ و شانۀ راست ] معناى عميقى در زندگى انسان مسلمان نهفته است؛ انسان مىتواند به تمامى فعاليتهاى مباحى كه ديگران در عرصههاى مختلف زندگى انجام مىدهند، بپردازد بىآن كه حتى يك لحظه از توجه به رضاى الهى و تحقق خواست خدا، غفلت ورزد؛ براى خدا به بازار رود، براى خدا درگير عرصههاى مختلف زندگى شود. براى خدا، ازدواج كند و روزى خانوادۀ خود را تأمين نمايد. براى خدا در عرصههاى سياسى فعاليت كند. برزمد و دفاع كند اگر دوستى و محبتى ورزيد و يا اگر كينه و نفرتى پيدا كرد براى خدا باشد. اگر خوشحال شد يا به خشم آمد در هر دو حالت براى خدا باشد.
انسان در اين حركت گسترده و فراگير، از هيچ يك از حركتها و فعاليتهايى كه