75استانبول اعزام مىشد، تحت نظر نقيب ميان اشراف تقسيم مىشد. 1على بن تقى مدنى (1081 / 1617) بعد از سفر به اصفهان، دمشق، استانبول و قاهره، توانست حمايت شريف بزرگ مكه مشهور به زيد بن محسن (م1077 / 1666) را به دست آورد. وى او را به عنوان نقيب مدينه تعيين كرد. اشراف آن روزگار گله داشتند كه عوايد موقوفاتى كه شاه عباس برايشان معين كرده، به طور منظم به دست آنها نمىرسد. نقيب على از شاه عباس دوم خواست تا آرزوهاى پدر بزرگش (عباس اول) را برآورده كند كه او چنين كرد. 2ظهور يك سلسلۀ هندى شيعى در دكن براى اشراف اهميت زيادى يافت. خاندان ابن شدقم نزد سلسلۀ نظامشاه در احمدنگر، حاميان فراوانى به دست آورد. 3نخستين ارتباط توسط نقيب على بن شدقم (م 960 / 1553) برقرار شد. او به دكن رفت و با برهان اول نظامشاه ديدار كرد و سپس به مدينه بازگشت. 4كار مشابه از فرزندش، بدرالدين حسن نقيب بن شدقم مدنى بود كه به دكن رفت و مورد استقبال گرم حسين نظام شاه قرار گرفت. در آنجا به عنوان «رئيس العلما» منصوب شد و با دختر شاه ازدواج كرد. 5از طريق مادرش ثروت هنگفتى - مطابق قانون - به دست او و جانشينانش افتاد كه سالانه 12000 سكۀ طلا به وى پرداخت مىشد. او به دليل حمايتش از فقرا و نگرفتن ماليات و عشريه از اتباعش، مورد ستايش قرار گرفته است. به هر روى، او سالانه مقدار زيادى از ثروت خود را براى بستگانش به مدينه مىفرستاد. وى پس از مرگ حسين نظام شاه در سال 972 / 1565 به حجاز بازگشت و همراه علماى شيعه و سنى در مكه به تحصيل پرداخت و خود را با تأسيس دو وقف عام در مدينه به عنوان فردى خيّر مشهور كرد. وى از موقعيت خودش ناراضى بود و به همين دليل به دكن بازگشت و به سال 999 / 1590 در همانجا درگذشت. 6پس از وى پسرش محمد (م 1008 / 9 - 1608) رهبرى اشراف را براى مدتى حفظ كرد، اما پس از مدتى فشار توطئههاى محلى وى را وادار به فرار به سوى مكه كرد. 7فرزند ديگر او حسين به اصفهان رفت و نزد شيخ بهايى عالم برجسته، به تحصيل پرداخت. شاه عباس اول، محبت خود را با بخشش مقدار زيادى پول و وارد كردن نامش در ديوان به وى نشان داد.
وى به طور غير منتظرهاى ماندن در آنجا را رها كرد و دعوت حاكم حويزه، سيد مبارك مشعشعى (م 1025 / 1616) را براى آمدن نزد او پذيرفت. 8بدرالدين نوادۀ حسين بن على (م 1090 / 1679) باز راه هند را در پيش گرفت تا عالىترين مقام روحانى دربار اورنگ زيب،
سلطان مغول، باشد. 9يك خاندان ديگر از بنوالحسين كه از مهاجران جديد به حجاز بودند، و به احتمال، اواخر