27با حاجيّان به مقابله مىپردازند؛ «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللّٰهِ بِأفْوٰاهِهِمْ وَاللّٰهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو كَرِهَ الكٰافِرُون» 1
«مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنندولى خداوند نور خود را به اتمام و كمال مىرساند ولو كراهت داشته باشند.»
آرى چنين حجّى به ضرر آنان است و حيات استعماريشان را تهديد مىكند.
همانگونه كه نماز واقعى «تنهى عن الفحشاء و المنكر» و «معراج المؤمن» و «عمود الدّين» است، حج واقعى نيز چنين است؛ ليكن با كمال تأسّف بسيارى از مردم از اين فيض عظما محروم و اسرار حج از آنان مكتوم است.
عارف بزرگ و بزرگمرد تاريخ معاصر حضرت امام خمينى - قدّس اللّٰه نفسه الزكيه - به اين حقيقت پيش از همه و بيش از هر كس ديگر پى برد و مردم را بدين مهم آگاه ساخت و از اين كه هنوز هم گروهى حج را فقط در اجراى احكام صورى و ظاهرى محدودى خلاصه كردهاند تأسّف خورده، مىگويد:
«بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفۀ واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكردهاند و حج با آن همه راز و عظمتى كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بىحاصل و بىثمر باقى ماندهاست. يكى از وظايف بزرگ مسلمانان، پىبردن به اين واقعيت است كه حج چيست و چرا براى هميشه بايد بخشى از امكانات مادى و معنوى خود را براى برپايى آن صرف كنند؟ چيزى كه تا به حال از ناحيۀ ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيرهخواران، به عنوان فلسفۀ حج ترسيم شده است، اين است كه حج يك عبادت دستجمعى و يك سفر زيارتى - سياحتى است.
به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيّت در مقابل جهان سرمايهدارى و كمونيسم ايستاد؟ !
به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند؟ ! به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چارهانديشى نمود؟ ! به حج چه كه مسلمانان بايد بعنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوّم جهان خودنمايى كنند؟ !
به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومتهاى وابسته بشوراند؟ ! بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار از «قبله» و «مدينه» است و بس.
و حال آن كه حج براى نزديك شدن