72معاويه و تجليل و تكريم وى از امير مؤمنان - ع - و اصحاب آن حضرت، كه برخلاف ميل معاويه انجام مىگرفت، نه تنها با مسائل مادى و عاطفى سازش ندارد بلكه دقيقاً مخالف و مباين با چنين اغراض و اهدافى است. در مقالۀ گذشته، بحثى از اين نوع سخنان و پاسخها را ملاحظه فرموديد، اينك دو نمونۀ ديگر كه در تبيين اين معنا صراحت دارد كه مىآوريم:
1 - ذهبى در «تاريخ الاسلام» نقل مىكند: عقيل نزد معاويه رفت، او يكصد هزار درهم به عقيل داد و از وى خواست كه به منبر رود و در ميان مردم بىاعتنايى على و محبت معاويه را نسبت به او اعلان نمايد.
ذهبى مىنويسد: عقيل هم اين پيشنهاد را پذيرفت و به منبر رفت، پس از حمد و ثناى خداوند، چنين گفت: «مردم! من خواستم بر على بن ابيطالب از راه دينش نفوذ كنم اما او دينش را بر من ترجيح داد و خواستم بر معاويه از راه دينش نفوذ كنم او مرا بر دينش ترجيح داد (انّى أردت عليّاً على دينه فاختار دينه علىّ واردت معاويه على دينه فاختارنى على دينه) 12 - در غارات ثقفى و ساير منابع 2آمده است كه عقيل پس از شهادت امير مؤمنان و صلح امام حسن و معاويه نزد معاويه رفت. روزى در حالى كه سران و افراد سرشناس از ياران معاويه حاضر بودند وارد مجلس وى گرديد معاويه پرسيد: يا ابايزيد ارزيابى تو از سپاهيان من و سپاهيان على چگونه است؟
عقيل پاسخ داد: اما سپاهيان على - ع - شبهايشان همانند شبهاى سپاهيان رسول خدا و روزهايشان مانند روزهاى سپاهيان رسول خدا - ص - بود فقط خود پيامبر - ص - در ميانشان نبود؛ زيرا آنان مسلمانانى بودند كه تمام اوقاتشان، با قرائت قرآن و خواندن نماز سپرى مىگرديد و اما سپاهيان تو را عدهاى از همان افراد منافق تشكيل داده بودند كه مىخواستند با رَمدادن شتر پيامبر در ليلۀ عقبه، آن حضرت را از بين ببرند! عقيل ادامه داد: معاويه! آن كه در طرف راست تو نشسته كيست؟
معاويه: اين عمرو عاص است.
اين همان است كه به هنگام تولد شش نفر مخاصمه داشتند تا سرانجام سلّاخ قريش بر ديگران غلبه كرد!
عقيل: آن ديگرى كيست؟ ! معاويه:
ضحاك بن قيس است.
عقيل: آرى به جدّم سوگند پدرش بهترين خايهكوب گاو و گوسفند مكه بود.
عقيل: آن يكى كيست؟