35و سه يك ديگر را به مؤمنى فقير تصدّق نمايد و نيّت چنين كند كه:
«به صدقه مىدهم سه يك اين قربانى را در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى رضاى خداى تعالى.»
و سه يك ديگر از آن اوست هر چه خواهد كند امّا واجب است كه قدرى از آن بخورد و در وقت خوردن نيّت چنين كند كه:
«مىخورم از گوشت اين قربانى در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى خداى تعالى.»
پس تقصير نمايد؛ يعنى از موى خود 1يا ناخن چيزى ببُرد يا سر بتراشد؛ اگر مرد باشد 2و سر تراشيدن بهتر است و نيّت چنين كند كه:
«تقصير مىكنم در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى خداى تعالى.»
پس پيوسته به نيّت، يكى از اينها را ببُرد و پس حلال شود بر او محرّمات احرام الّا صيد و نساء و طيب.
پس در همين روز يا فردايش 3به مكه آيد و در برابر حَجَر و به همان طريق بايستد و ثنا و ستايش پروردگار و صلوات بر پيغمبر - صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم - بجاى آورد، پس نزد حجر نيّت چنين كند كه:
«هفت بار گِرد خانه مىگردم در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى خداى تعالى.»
و به طريق سابق هفت بار ديگر گِرد خانه بگردد.
و بعد از فراغ به همان طريق به مقام آيد و به همان طريق كه بيان شد دو ركعت نماز بگزارد و نيّت چنين كند كه:
«دو ركعت نماز واجب طواف حجّ تمتّع اسلام واجب ادا مىگزارم از براى خداى تعالى.»
و بعد از اتمام آن، طيب بر وى حلال شود 4.
پس بعد از ريختن آب زمزم بر خود و خوردن آن، به جانب صفا رود و بر آن ايستاده نيّت چنين كند كه:
«هفت بار ميانۀ صفا و مروه تردّد مىكنم در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى خداى تعالى.»
و به دستور [ و شيوۀ ] سابق هفت بار تردد نمايد.