34رضاى خداى تعالى.»
و بهتر آن است كه آن شب را به طاعت و عبادت گذراند و بايد كه در اين مقام به ذكر الهى اشتغال نمايد و چون صبح متحقّق شود چنين نيّت 1كند كه:
«مىباشم در مشعرالحرام تا برآمدن آفتاب در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى خداى تعالى.»
و در اين وقت نيز ذكر الهى را ترك نكند. پس هفتاد سنگ ريزه بلكه بيشتر جهت احتياط كه اگر بعضى از اينها ردّ شود آن ديگرى را بزند، از آنجا برچيده، جهت انداختن جمرات متوجّه مِنا شود، بعد از برآمدن آفتاب.
و چون به منا رسد، اوّل 2جمرۀ عقبه را كه ميل اوّل است از جانب مكّه معظّمه به هفت سنگ بزند. بهتر آن است به اين طريق باشد كه رو به جانب جمره، پشت به قبله بايستد و يك سنگ را بر انگشت بزرگ دست راست نهد 3و نيّت چنين كند كه:
«به هفت سنگ مىزنم اين ميل را در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى خداى تعالى.»
پس پيوسته به نيّت، به انگشت شهادت همان دست، آن سنگ را به ميل اندازد، پس مابقى را يكايك به اين طريق بر ميل زند و اگر يكى رد شود بر ميل نخورد، ديگرى به عوض آن بر ميل زند.
پس متوجّه قربان كردن شود و بايد كه قربانى فربه باشد به ظنّ آن كه بر گرده پيه دارد و كور و لنگ كه لنگى ظاهر و مغز شاخش شكسته و گوش بريده نباشد و خصىّ نيز نباشد و اگر گوسفند باشد بايد كه ماه هفتم را تمام كرده باشد 4و اگر بز باشد سال اوّل را. و چون مرد و زن خود قربان نتوانند كرد، دست خود بر بالاى دست كُشندۀ آن نهند و نيّت چنين كند كه:
«مىكُشم اين قربان را در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى رضاى خداى تعالى.»
و آن كُشنده نيز نيّت كند، و بايد كه در وقت ذبح مستحضر نيّت بوده 5تسميه بگويد و بىفاصله ذبح كند پس سه يك [ 3 1 ] آن را 6به مؤمنى هديه نمايد. 7[ بهتر آن است كه فقير باشد ] و نيّت چنين كند كه:
«به هديه مىدهم سه يك اين قربانى را در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب از براى رضاى خداى تعالى.»