13«مع ما فيه من اخراج الأموال» ؛ «(حج وسيلهاى براى) خارج نمودن و جداسازى دارايىها از يكديگر است؛ خمس و زكات و ديون واجب را پرداختن و حق فقرا و محرومان و ديگر حقوق دينى را ادا كردن است.»
«وتعب الأبدان والاشتغال عن الأهل والولد وحظر الأنفس عن اللّذات» ؛ «حج بدن را به سختى انداختن، از زن و فرزند دور شدن، و جان را از هواهاى نفسانى و شهوات و لذّتهاى نامشروع منع كردن و تمرين خودسازى و گناه نكردن است.»
«. . . مع ما فى ذلك لجميع الخلق من المنافع فى شرق الأرض وغربها ومن فى البرّ والبحر ممّن يحجّ وممّن لا يحجّ، من بين تاجرٍ وجالب وبائعٍ ومشترى وكاسب ومسكينٍ ومكارٍ وفقيرٍ وقضاء حوائج أهل الأطراف فى المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها.»
«در حج براى تمامى مردم در شرق و غرب زمين و آنانكه در دريا و خشكى بسر مىبرند؛ چه آنها كه حج مىگزارند و چه غير آنان، از تاجر، وارد كننده، فروشنده و خريدار، كاسب و كرايه دهندۀ مركب و فقير و مسكين، سودمند بوده و نيازهاى مردم در اطراف و اكناف زمين را برمىآورد.»
«مع ما فيه من التّفقّه ونقل أخبار الأئمة - عليهمالسلام - الى كلّ صُقعٍ وناحية، كما قال اللّٰه تعالى: فلولا نفر من كلّ فرقةٍ منهم طائفة ينفقّهوا فى الدين. . . وليشهدوا منافع لهم.»
«علاوه بر آن، حج جايگاه فراگيرى فقه و احكام دين، و انتقال و گسترش اخبار پيشوايان - عليهمالسلام - به تمامى گوشه و كنار [ جهان ] است. همانگونه كه خداوند فرمود: پس چرا كوچ نمىكنند از هر فرقه و. . .» 1آن حضرت سپس به برخى از اعمال حج اشاره نموده، نكاتى را در فلسفۀ هر يك بيان مىكند و به حاجيان مىنماياند كه: حج واقعى فراتر از يك سلسله رفتارها و كارهاى خشك و بىروح است. آنگاه مىافزايد:
«اگر كسى بگويد: چرا مردم به احرام مأمور شدهاند؟ پاسخش آن است كه: تا (حاجيان) قبل از ورود به حرم خداوند بلند مرتبه، خاشع و خدا ترس شوند و از اشتغال به چيزى از دنيا و زينتها و لذّتهاى دنيايى و از هر سرگرمى و هوسرانى خود را دور داشته، با تمام وجود روى بسوى او كنند. . .» 2