42
ز منجلاب هوس گر برون نهى قدمى
و زائر در اين لحظهها بايد صدق و صفا و خضوع و خشوع را در درون تمرين كند.
و چون احرام بمثابۀ تكبيرةالاحرام در نماز است، مانند نمازگزار بايد از همه چيز رخ برتابد و تنها متوجه خدا شود وآنچه بر او حرام است را مرتكب نشود و خانۀ دل را كه حريم خلوت اوست، از اغيار تهى گرداند.
تلبيه
احرام با تلبيه محقق مىشود: «لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك، انّ الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك.»
امام صادق - ع - مىفرمايد:
«و لبّ بمعنى اجابة صافية خالصة زاكية للّٰهعزوجل فى دعوتك له متمسّكاً بالعروة الوثقى.»
«لبيك بگو، بدين معنا كه خداوند بزرگ را در دعوتى كه فرموده است اجابت نموده و با صفا و اخلاص و بدون غل و غش پاسخ دهى و به رشته استوار او چنگ زنى.»
كسى كه خدا را نه تنها به زبان بل با تمام وجود و درون و برون پاسخ داده، در همه چيز و همه حال تسليم حق تعالى خواهد بود و حلال و حرام خدا را تسليم خواهد گشت و رشتۀ استوار ايمان را از دست نخواهد داد و هرگاه محرم اين خانه و همراز با صاحبخانه شد سروش حق را به گوش جان خواهد شنيد و به گفتۀ حافظ:
تا نگردى آشنا زين پرده رازى نشنوى
گوش نامحرم نباشد جاى پيغام و سروش
زائر گرامى! مىدانى كه امامان و اولياى خدا در اين لحظهها چه حالت معنوى و جذبۀ عرفانى داشتند؟ سعيد بن مسيب گويد: نديدم حال كسى را همانند حالت زين العابدين - ع - آنگاه كه مىخواست تلبيه بگويد؛ هنگام لبيك گفتن بدنش مىلرزيد و زبانش مىگرفت و اشك مىريخت. پرسيدند: اين چه حالتى است؟ فرمود: مىترسم خداوند بگويد: «لا لبيك»