58بشارتهاى انسانى نظير دانست؛ كما اين كه انذار الهى را نمىتوان با تنذير انسانى برابر گرفت. بعنوان نمونه به قسمتى از حديثى كه از امام رضا - ع - در ارتباط با ثواب و اجر انجام حج رسيده است اشاره مىكنيم كه حضرتشان فرمودند:
«. . . و ما من احد يكثر الحج الاّ نبى الله - عزّ وجلّ - له بكل حجة مدينةً فى الجنّة فيها غرف. . .» 1
«در مقابل هر حجّى خداوند متعال مدينه و شهرى در بهشت با غُرفهها و خانههاى متعدد بنا نموده و براى سالكان كويش آسايش تمام فراهم كرده است» .
لازم به توضيح نيست كه همه اينگونه واژهها، از باب تشبيه و تمثيل و تقريب به ذهن بيان شده و بايد امورات عالم غيب را بر اساس معيارهاى ديگرى محاسبه نمود.
امر دوّم \نزاهت نفس از شوب گناه
راهىِ اين راه و مسافرِ اين سفر، بعد از شناخت موقعيّت و تأثير والاى حج و ايجاد شوق و اراده، به اوّلين نكتهاى كه عملاً بايد بپردازد. همانا «ازاله رجس» و «هجرت از رجز» است كه در طول مدت زندگى عالمانه يا غير عالمانه، بر جانش نشانده، آرى «من كسب سيّئةً و احاطت به خطيئته فاولئك اصحاب النار.» 2
زيرا بعد از علم به آنكه حج، هجرت الى الله است. مقدّمۀ آن كه كوچ كردن از پليدى و تباهى است ضرورت پيدا مىكند. بگونهاى كه بدون آن حقيقت سفر تحقّق نيافته؛ زيرا همانطورىكه نماز كه قربان و عامل تقرّب متّقى است. يك طهارت ظاهرى بنام وضو و يك طهارت باطنى بنام استغفار و توبه لازم دارد، در مورد حج نيز مسأله اينچنين است هم استطاعت