7مكّه كند. اينك به رواياتى چند در اين زمينه اشاره مىشود:
1 - عَنْ ابى عبدالله - عليهالسلام - قال: «لوعطّل الناس الحجَّ لوجب على الإمام اَنْ يُجبِرَهُم عَلَى الحَجِّ اِنْ شاؤا و إنْ أبوا، فانّ هذا البيت انّما وضع للحج.» 1
«چنانچه حجّگزارى از سوى مردم به تعطيلى كشانده شود، لازم است بر پيشواى مسلمين (امام) كه آنان را چه بخواهند و چه نخواهند وادار به حجّ نمايد، زيرا اين خانه (كعبه) جهت حجّ بنا گرديده است.»
2 - عن ابى عبدالله - عليهالسلام - «قال: لو انّ الناس تركوا الحج - الى ان قال - فان لم يكن لهم اموال أنفق عليهم من بيت مال المسلمين.» 2
امام صادق - ع - فرمودند: «چنانچه مردم حجّ را ترك كنند. . . پس اگر به جهت فقر و تنگدستى باشد، لازم است ولىّ امر مسلمين (والى) هزينه حجّ آنان را از بيتالمال مسلمين بپردازد.»
وجوب حج در روايات
دربارۀ وجوب حج، گذشته از آيۀ مورد بحث، بعضى از آيات ديگر در روايات تطبيق بر مسألۀ حج شده و ترك كنندۀ آن مذمّت گرديده است:
1 - عن معاوية بن عمّار قال: «سألت أبا عبدالله - عليهالسلام - عَنْ رَجُلٍ له مال و لم يحجُّ قطّ، قال: هو مِمَّن قال اللّه تعالى:
«و نحشره يوم القيامة اعمى» ، قال: قلت: سبحاناللّه اعمى، قال: اعماه اللّه عن طريق الحق» . 3
امام - عليهالسلام - در اين روايت مىفرمايد: شخصى كه مالدار است و هرگز حج بجا نياورد در قيامت كور محشور مىشود. و از جملۀ پايانى روايت استفاده مىشود كه كورى در قيامت اختصاصى به تركِ حج ندارد بلكه اگر در ساير موارد نيز عمداً حقى ترك شود، احتمال چنين خطرى هست (گرچه روايت در خصوص حج است) .
2 - عن ابى بصير قال: «سألت ابا عبدالله - عليهالسلام - عن قولالله - عزّوجلّ - «من كان فى هذه اعمىٰ فهو فى الآخرة اعمىٰ و اَضَلُّ سبيلاً» قال: ذلك الذى يُسوِّف نفسه الحجّ يعنى حجّةالإسلام، حتّى يأتيه الموت.» 4و 5
انسانى كه حج واجب خود را تأخير بياندازد تا مرگ سراغش بيايد، در قيامت كور محشور مىشود. از اين رو در بعضى از روايات آمده: يكى از چيزهايى كه انسان را به جهنم مىبرد تسويف است؛ يعنى عملاً تأخير انداختن، و سَوْفَ سَوْفَ گفتن، زيرا معلوم نيست كه آدمى تا چه هنگام زنده است.
در اين زمينه چند روايت ديگر وجود دارد كه امام معصوم - ع - آيۀ «نحشره يوم القيامة اعمىٰ» را در آنها تطبيق فرموده بر كسى كه حج را ترك كرده است.
واجب فورى
از آيۀ كريمۀ «ولِلّٰه على الناس. . .» واجب فورى بودن حجّ استفاده نمىشود؛ چنانكه از دليل خارج؛ مانند «استبقوا الخيرات» 6و يا «سارعوا» 7نيز چنين چيزى استفاده نمىشود و امّا شايد بتوان برخى از احاديث و نيز اجماع را مدرك و دليل فوريّت وجوب به حساب آورد؛ زيرا رواياتى كه در اين زمينه ذكر شده دربارۀ مذمّت كسانى است كه حج را ترك كرده باشند. و از آنجا كه به دنبال آن با «فاى» تفريع فرمود «فليمت يهوديّاً او نصرانيّاً» نشانۀ آن است كه وجوبش فورى است. چون چنين خطرى براى انسان در پيش است و مرگ هم مخفى است، پس هيچ كس حق تأخير حج، از سال استطاعت را ندارد. زيرا هر لحظه چنين خطر هائلى محتمل است، بنابراين وجوب فورى به خوبى از اين گونه روايات استفاده مىشود، گذشته از آنكه مستطيع نمىتواند