6اقدس اله اصلِ وصف را از انسان مستطيع طلب مىكند.
كفر عملى
نكته ديگرى كه به نوبۀ خود تأكيد حكم را دربردارد، آن است كه مقابل كسانى كه حج را انجام مىدهند، نمىفرمايد: «وَ مَنْ تَرَكَ الْحَجّ» بلكه از آنان به «مَنْ كَفَر» تعبير مىكند كه اين به منزلۀ «ومن لم يحج» است؛ يعنى كسى كه حج به جا نياورد. و تعبير از «ترك حج» به «كفر» ، نشانۀ آن است كه حج از تكاليف بسيار مهم است؛ البته منظور، كفر عملى است نه كفر اعتقادى؛ مانند ردّ كردن حكم حاكم شرع و والى مسلمانان نه امام معصوم، كه رد بر امام معصوم و انكار آن، كفر مذهبى نه دينى است.
طبق فرمودۀ 1امام صادق - عليهالسلام - ردّ حكم حاكم و والى مسلمانان به منزلۀ ردّ حكم امام معصوم است كه اين كفر عملى است؛ چنانكه در روايات كلمۀ «من كفر» بر «من ترك الحج» تطبيق شده است.
«و من كفر فان الله غنى عن العالمين» .
كلمۀ «غنىٌ» در آيه به معناى اظهار بىاعتنايى به شخصى است كه حج را ترك كرده است؛ يعنى اگر كسى حج را به جا نياورد خداوند سبحان نه تنها از تارك حج، بلكه از عالميان بىنياز است، لذا خداوند آسيب نمىبيند بلكه آسيب بيننده فقط همان تارك حج است.
در بعضى از روايات از امام صادق - عليهالسلام - آمده است كه:
«مَنْ مٰاتَ وَ لَمْ يحِج حَجَّةالإسْلام لم يمنعه من ذلك حاجة تجحف به، أو مرض لايطيق فيه الحجّ، أو سلطان يمنعه فليمت يهوديّاً أو نصرانيّاً» . 2
«كسى كه بميرد و حج واجبش را - جز بخاطر نيازمندى شديد، و يا مرض سختى كه با آن توان حج را نداشته باشد، و يا حاكمى مانع آن شود - ترك كند بايد به آئين يهود يا نصارى از دنيا برود.» و اين نشانۀ آن است كه كفر عملى، انسان را به تدريج به كافران ملحق مىكند نه به مشركان؛ زيرا او موحدى است كه در صف اهل كتاب قرار مىگيرد. 3احترام كعبه
موضوع احترام كعبه به گونهاى است كه روايات اسلامى، حفظ و بقاى دين را وابسته به محفوظ بودن كعبه مىداند.
عن أبى عبدالله - عليهالسلام - قال: «لايزال الدّين قائماً ما قامت الكعبة» . 4«مادامىكه كعبه پابرجاست دين خدا پاينده و استوار مىماند.»
عن عبدالرحمن بن أبى عبدالله قال: «قلت لأبى عبدالله - عليهالسلام -: إنّ ناساً مِنْ هؤلاء القصاص يقولون: اذا حجّ الرّجل حجّةً ثمّ تصدّق و وصل كان خيراً له، فقال: كذبوا لوفعل هذا النّاس لعطّل هذا البيت، إنَّ الله - عزّوجلّ - جعل هذا البيت قياماً لِلنّاسِ» . 5
عبدالرحمن مىگويد: به امام صادق - عليهالسلام - عرض كردم: بعضى مىگويند: اگر كسى يك مرتبه حج به جا آورد و بقيه اموال خود را در صدقات و كارهاى نيك صرف كند، براى او بهتر است، يعنى بيش از يك بار حج بجا نياورد. امام - عليهالسلام - فرمودند: دروغ مىگويند (زيرا) اگر چنين شود كعبه كه محل قيام و ايستادگى مردم است به تعطيلى مىگرايد.
اجبار بر حجّ
از آنجا كه حج، سفرى عبادى - سياسى است، اگر در زمانى مردم نخواستند و يا مقدورشان نبود به مكّه روند، بر والى و رهبر مسلمانان لازم است كه برخى را از بيتالمال به حج بفرستد و عدهاى را كه توان مالى دارند و به حج نمىروند با اجبار آنان را روانۀ