40يكى از مهمترين موفقيتهاى مصعب و اسعد، مسلمان كردن سعد بن معاذ بود. به روايت ابن اسحاق، اسعد و مصعب نزديك خانههاى «بنىعبدالاَشْهل» و «بنىظفر» مستقر شدند، سعد بن معاذ و اسيد بن حضير كه متوجه حضور آنها شدند، تصميم به بيرون راندن آنها از آن ناحيه گرفتند. (اسعد فرزند خاله سعد بن معاذ بود) در آغاز اسيد بن حضير نزد آنان آمد، اما با شنيدن آيات قرآن تحت تأثير قرار گرفته و مسلمان شد. سعد بن معاذ به دنبال وى، نزد آنها آمده كه او نيز اسلام را پذيرفت.
سعد پس از اسلام آوردن نزد بنىعبدالاشهل آمده و با توجه به موقعيت خود به عنوان «سرور و بزرگ آنان» از ايشان خواست تا اسلام را بپذيرند. آنها نيز دعوت وى را لبيك گفته و خاندان بنىعبدالاشهل از زن و مرد يكپارچه مسلمان شدند. 1اين موفقيت سبب شد تا اسلام در ديگر خاندانهاى اوس - به جزى برخى از آنها - نفوذ كند و اسلام در بيشتر خانوادههاى مردم يثرب وارد شود.
به نوشتۀ ابن اسحاق آنچه كه مانع از اسلام آوردن برخى از اوسيان بود، حضور ابوقبيس بن اسلت در ميان آنها بود؛ كسى كه گرايشات حنيفى نيز از خود نشان مىداد. 2شامى توضيحات بيشترى را از كتاب مغازى سعيد بن يحيى اموى آورده است. 3در ذيل شرح حال ابوقيس آمده است كه تحت تأثير عبدالله بن ابىّ بوده است. اخبار مربوط به او و اينكه اساساً مسلمان شده است يا نه چندان روشن نيست. 4
ابن عبدالبرّ با اشاره به اين كه عدّۀ زيادى به دعوت مصعب مسلمان شدند و نيز اين نكته كه بنى عبدالأشهل در يك روز همگى اسلام آوردند، مخالفت برخى از خاندانهاى اوس را به دليل همين ابوقبيس بن اسلت مىداند، اما (همانند ابن اسحاق) متذكر مىشوند كه بعد از خندق مسلمان شده است. 5
در برخى نقلها آمده است كه مصعب پس از مدّتى همراه با يك گروه هفتاد نفرى از مسلمانان يثرب، براى حج به مكه آمد.
آنچه كه از ابن اسحاق، بلاذرى 6، ابن كثير، 7بيهقى 8و ابن سعد 9به دست مىآيد اين است كه دو بار بيعت صورت گرفته؛ يكى بيعت عقبۀ اولى يا صغرى و ديگر عقبۀ ثانى. اما در برخى از كتابها اين تقسيمبندى به صورت ديگرى ضبط شده است؛ از جمله ابن عبدالبرّ كه ضمن عقبۀ اولى از دسته شش نفرى خزرجىها ياد كرده، بيعت عقبۀ دوم را اختصاص به گروه دوازده نفرى داده و بيعت عقبه ثالثه رانيز بهبيعت گروه هفتاد نفرى داده است. 10
در كتاب سبلالهدى و الرشاد و عيونالاثر نيز همين شيوه بكار گرفته شده است. 11سمهودى اساساً به عنوان عقبه صغرى و كبرى ياد كرده و ذيل عنوان دوم گفته است: برخى آن را عقبۀ دوم مىنامند اما بر اساس آنچه گذشت نبايد سوم ناميده شود. 12به نظر مىرسد كه يك اشتباه براى اين گروه دوم روى داده است. اين درست است كه آنها سه بار در سه گروه ملاقات كردهاند، اما بيعت تنها در دوبار - گروه دوازده نفرى و هفتاد نفرى - صورت گرفته است. در اخبار تاريخى نسبت به گروه اول، از بيعت ياد نشده است. 13البته بايد يادآورى كرد كه در مرتبۀ نخست نيز ديدار در عقبه بوده است.