33بذلك لقّلة مائها» و اين اسم از ضربالمثل معروف عرب گرفته شده است كه مىگويند:
(مكّ الفصيل و امتكَّ) يعنى: «كودك هر آنچه شير كه در پستان مادر بود، مكيد.»
و باز در همان كتاب آمده است: «مِن انّها كانت تُمكُّ مَن ظَلَم فيها و الْحدَ اىْ تهلكُه» يعنى: «هر كس در آن مكان ظلم كند و يا الحاد و بىدينى را رواج دهد، هلاك مىشود.»
و ياقوت حموى در معجمالبلدان، در علّت تسميه مكّه به اين نام چنين مىگويد:
چون اعراب جاهلى گمان مىكردند، حجّشان باطل است، با اين گمان به نزد كعبه مىآمدند و در حين طواف فرياد مىكشيدند و دستهاى خود را به هم مىزدند (كف مىزدند) و بعيد نيست كه آيه 35 سوره انفال اشاره به همين داستان داشته باشد. «وَ مٰا كٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاّٰ مُكٰاءً وَ تَصْدِيَةً ...»
6 - چرا مكّه را «بكّه» ناميدند؟
براى روشن شدن جواب، بايد به اهل خبره رجوع كرد، و بر اين اساس ناگزيريم نظر لغت شناسان را ملاحظه كنيم:
«ابن منظور» در لسانالعرب مىگويد:
«اينكه مكّه را بكّه ناميدند، چون هر ظالمى قصد تعدى و تجاوز به آن را داشته باشد، گردنش قطع خواهد شد «لانّها كانت تبكّ اعناق الجبارة اذااَلحدوا فيها بظلمٍ.»
و همين نظر را نيز اسماعيل بن حمّاد جوهرى در كتاب صحاح اللغة جلد 4 صفحه 1576 ، ابراز كرده است. «عبداللّٰه زبير نيز به همين معنىٰ نظر داده است.»
و از برخى علّت آن چنين نقل شده: چون مردم به هنگام طواف خانۀ خدا، مزاحم يكديگر مىشوند.
ولى اسماعيل بن حماد جوهرى در «صحاح اللغة» و در همان جلد، نظريه ديگرى مطرح كرده و مىگويد: «مِنْ انّ بكّة اسم بطن مكّه و انّما سميت بذلك لازدحام الناس فيها.»
يعنى بكّه اسمِ خودِ مكّه است، ليكن علتّ نامگذارى آن به اين اسم آن است كه:
مردم زيادى در آن مكان اجتماع و ازدحام مىكنند.
در جاى ديگرى آمده است:
«اَنَّ مكّة للبلد و بكّة اسمٌ لارض البيت سمّى بذلك لانّ الناس يتباكوّن فيه اى يزاحمون فيالصلاة و الذّهاب.»
يعنى: «مكّه، اسم شهر مكه مىباشد و بكّة اسم است براى زمينى كه بيتاللّٰه، در آن واقع شده، و علّت نامگذارى آن به اين اسم آن است كه: مردم در رفت و آمد و به هنگام نماز مزاحم يكديگر مىشوند.»
بهر حال با توجه به اينهمه تفصيلات، بايد بدانيم كه اسم بكة، در قرآن مجيد نيز