11و با طواف وداع، با هر آنچه جز اوست بدرود گوى،
و با وقوف خويش بر كوه صفا روح خود را براى ديدار خداوند در روزى كه ديدارش خواهى كرد پالوده ساز،
و در كوه مروه از جانب خدا صاحب مروت باش (زارعى، ص76، 1376).
جدا از مداقه بر اسرار مناسك حج، حتى نامگذارى مكه و يا القابى كه به اين شهر مقدس داده شده، نشانگر اين مطلب است كه خداوند اين شهر و اين مكان را جايى براى برپايى امنيت؛ (البلد الأمين، امّ رحم)، آزادگى و رهايى؛ (البيت العتيق)، ازدحام و اجتماع مؤمنين؛ (بكه، بيت الله الحرام)، نقطه ابتدايى تبلور زمين و نيز روييدن نهال اسلام و راهنمايى جهانيان؛ (امّ القرى) قرار داده است.
در اين سرزمين امنيت تا بدانجا مقرر گرديده است كه هركس بدان پناه آورد (و لو فرد بزهكار در امر قتل و فساد) از امنيت جانى برخوردار است و كسى حق اذيت و آزار وى را ندارد. اين قاعده حتى شامل پرندگان و حيوانات وحشى نيز مىگردد تا چه رسد به انسان.
همچنين اگركسى در حرم بميرد، خداوند او را از وحشت بزرگ در امان مىدارد (همان : 79).
بنابر آيات قرآن، حرم الهى، حرم امن و پناه مردمان از ربوده شدن و قتل و غارت و اسارت و امور ديگرى است كه بهوسيلۀ خودكامگان و صاحبان قدرتها با شعار «هركه امروز قدرت يافت، پيروز است» اعمال مىگردد (جوادى آملى، ص61، 1375).
اين فضاى امن، شرايط و پيش زمينه را براى افراد فراهم مىكند تا در خلال برنامههاى آن، مدتى را صرف انديشه بر اهداف خود و كنشهاى مبتنى بر آن از سويى و حكمت عبادات و مناسك كه انجام مىدهد، از سوى ديگر، بنمايد.
واژۀ «عتيق» به معناى «آزاد» و «عتق» به معناى آزادى است وكسى جز خدا ادعاى مالكيت كعبه را ندارد. از آنجا كه هيچ خانهاى بدون مالك نيست، اين خانه از قيد مملوكيت آزاد است (زارعى، ص81 ، 1376) و بستر آزادانه را براى افراد ايجاد مىكنند كه در قيدى نيستند الاّ در ميهمانى و ضيافت امن خدا. در طول قرنها و شرايط گوناگون، صاحبان و يا طالبان قدرت و نفوذ، سعى در جلب نمودن، در بند كردن و مملوك ساختن افراد ديگر براى رسيدن به مطامع خود نمودهاند، اما خداوند با دعوت انسانها به خانۀ خود كه از رقيت، مالكيت و ملكيت غير خدا آزاد است، آنان را تعليم و ترقى مىبخشد كه ملك و مملوكِ احدى نگردند و تحت تربيت و مديريت غير خدا نباشند. براى اينكه صفت ممتاز آزادى و آزادگى از رفتارهاى