81وقتى به جمعى از جوانان رسيد، از وى پرسيدند: چرا زارى مىكنى و اشك مى ريزى؟ گفت: به خاطر اينكه ابن ابى ربيعه از دنيا رفته است! يكى از آنان گفت: غمگين نباش، در مكه شاعر ديگرى به نام حارث بن خالد مخرومى هست كه او هم مانند عمرو بن ابى ربيعه شعر مىگويد و يكى از شعرهاى او را خواند. وقتى كنيزك اين شعر را شنيد، اشك هاى خود را پاك كرد و گفت: «الحمد لله الذى لم يخل حرمه»؛ «خدا را شكر كه حرمش را خالى نگذاشت.» 1
چنين بود وضع مردم مدينه، كه از پايينترين فرد جامعه و آدم هاى فقير و گرسنه و بدبخت؛ مانند اشعث طمّاعِ دلقك و حتى مردم معمولى كوچه و بازار تا چه رسد به اشراف زادهها و به اصطلاح آقا زادهها، همه غرق در تمنيات مادى و شهوانى خودشان بودند.
علاوه بر اين ها فساد سياسى در اين دوره بى د اد مىكرد و شخصيتهاى بزرگى مانند محمدبن شهاب زهرى هم در اين فساد سياسى هضم شده و فرو رفته بودند. مجلسى در بحار الانوار، از قول جابر بن عبدالله انصارى نقل مىكند كه امام سجاد(ع) فرمودند:
«مَا نَدْرِي كَيْفَ نَصْنَعُ بِالنَّاسِ إِنْ حَدَّثْنَاهُمْ بِمَا سَمِعْنَا مِنْ رَسُولِ اللهِ(ص) ضَحِكُوا وَ إِنْ سَكَتْنَا لَمْ يَسَعْنَا».
2
«ما نمىدانيم كه با اين مردم چه كنيم. اگر به آنچه كه از رسول الله(ص) شنيدهايم با آنها سخن بگوييم، مىخندند. (كناينه از انحراف عميق آنها) و اگر سكوت كنيم به مصلحت ما نيست و شايسته نخواهد بود.»
فساد حاكم بر اين دورۀ تاريخ، فسادى فراگير بود و هيچكس در امان نماند. اين فساد حوزههاى گوناگونى را شامل مىگرديد. كه به فساد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى و فرهنگى مىتوان آن را تسرّى داد. كه ماجراى اين فساد، نيازمند به جامعه شناسى اين دورۀ نفسگير و پر محنت است كه به دليل خوددارى از طولانى شدن به آن وارد نمىشديم.
فقط اين را اشاره كنيم كه امام صادق(ع) فرمودند:
«ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ(ع) إِلَّا ثَلَاثَةً؛ أَبُو خَالِدٍ الْكَابُلِيُّ، يَحْيَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِيلِ وَ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ».
3
«مردم پس از حسين بن على(عليهما السلام) سبط پيامبر خدا(ص) مرتد شدند و از دين برگشتند؛ جز سه تن؛ ابو خالد كابلى، يحيى بن امطويل و جبير بن مطعم و جالب است كه به نقلى از ابن ابىالحديد اشاره كنيم كه او مىنگارد: «امام سجاد فرموده است:
«مَا بِمَكَّةَ