80شدند و حتى مروان حكم را با كسانش كه 400 نفر بودند، با بزرگوارى و كرامت پناه داد و آنها را كه دشمنى ديرينه با پدرانش داشتند به پناه خويش گرفت. 1
اين كنارهگيرى موجب شد كه امام به كلى از ليست سياه دستگاه اموى حذف شوند و در واقعه حرّه در امان بمانند و اين مسئله به قدرى داراى اثر بود كه مسرف بن عقبه، با همۀ قساوتش، به خود جرأت ندهد به بيت امامت هجوم ببرد و با اين سياست داهيانه وخردمندانه بود كه جريان امامت به سلامت از درون حوادثى دهشتبار و وحشتناك عبور كند و حفظ شود.
امام سجاد(ع) در عصر اختناق و فساد
عظمت كار امام سجاد و دشوارى آن را از روزگار عجيب آن حضرت بهتر مىتوان درك كرد؛ روزگارى كه انحطاط فكرى امت اسلامى به اوج خود رسيده بود كه نتيجۀ اين انحطاط فكرى، بىاعتنايى به تعاليم دينى، فراموشى سنت هاى نبوى، فراموشى مبانى فكرى اوليۀ اسلامى، روى آوردن به بدعت ها و انحرافات و جايگزين شدن انحرافات فكرى به جاى مبانى اوليۀ اسلامى، تخريب بنيان هاى اخلاقى و... همه، نمودهايى بودند كه در جامعه آكنده از انحراف و فساد آن روزگار مشاهده مىگرديد.
ابوالفرج اصفهانى در كتاب «الاغانى» مىنويسد:
«بزرگترين خوانندهها، نوازندهها، عياشها و عشرت طلبها، يا از مكه بودند و يا از مدينه، كه هر گاه خليفه در شام دلش تنگ مىشد و هوس غنا مىكرد و خواننده و نوازندۀ برجستهاى مىخواست، كسى را از مدينه يا مكه كه مركز خوانندگان و نوازندگان معروف و مغنّىها و خياگران برجسته بوده براى او مىبردند.» 2
با توصيف ابوالفرج، فهميده مىشود كه بدترين و هرزه سراترين شعرا در مكه و مدينه بودند. مهبط وحى الهى و زادگاه اسلام مركز فساد و فحشا شده بود. افرادى مانند عمرو بن ابىربيعه، شاعر عريانگوى بىپردۀ هرزه و در اوج قدرت و هنر شعرى، در اوج محبوبيت قرار داشت كه وقتى از دنيا رفت، جوانان مدينه به خاطر شعرهاى بىپرده ا ش عزا گرفته و فراوان گريستند!
در نقلى آمده است كه وقتى عمرو بن ابى ربيعه مرد، در مدينه عزاى عمومى شد و مردم در كوچههاى مدينه مىگريستند. هرجا مىرفتى گروهى از جوان ها نشسته بودند و برمرگ عمرو بن ابى ربيعه تأسف مىخوردند. راوى همين نقل گويد: كنيزكى را ديدم كه با گريه و زارى و اشك ريزان دنبال كارى مىرود.