25
پاسخ از اشكال اول
مرحوم صدوق و پيروان او، مزيت اين اماكن شريف را نفى نكردهاند؛ چرا كه طبق اين حمل، صرف «اقامت گزيدن به مدت ده روز» و در نتيجه تمام خواندن نماز، فضيلت دارد؛ در حالى كه در ديگر شهرها اين فضيلت و خصوصيت نيست؛ به عبارت ديگر، استحباب و رجحانِ قصد اقامت ده روز در اين اماكن، همان خصوصيتى است كه باعثِ ممتاز شدن آن در مقايسه با ديگر شهرها شده و سبب تعدد سؤال اصحاب از ائمه (عليهم السلام) گرديده است. 1
نكته: البته از ظاهر رواياتىكه تمام خواندن مسافر در اين اماكن را مذخور و مخزون علم الهى شمردهاند، 2به دست مىآيد كه خودِ «تمام خواندن» موضوع امر مذخور است؛ نه اينكه مقدمۀ آن يعنى قصد اقامت موضوع آن باشد؛ بنابر اين، معناى اينگونه روايات همان مشروعيت تمام خواندن مسافر در اين اماكن به خاطر خصوصيت آن اماكن، خواهد بود. پس آنچه كه در جواب از اشكال آورديم، به نوعى تأويل بردن اين روايات به معناى غير ظاهر است. 3
اشكال دوم بر تخيير موضوعى
در اينجا نمىتوان گفت كه اين جمع نسبت به برخى از رواياتِ دالّ بر اتمام، جارى است؛ (رواياتىكه امر به اتمام در آنها با عباراتى همچون «وَ لَوْ صَلاَةً وَاحِدَةً» يا «مرارا» و يا «حِينَ تَدْخُل» همراه است) ؛ 4چرا كه اين اخبار بر تمام خواندن مسافر به مجرد دخول يا گذر كردن از اين اماكن و يا حتى با اقامۀ يك نماز در آن، تصريح دارند و به اصطلاح، بر تمام خواندن نماز در جايى كه قصد اقامت نشده باشد، نص بوده و قابل تقييد نيست. 5
اشكال سوم بر تخيير موضوعى
سوّمين اشكال را مرحوم بحرانى اينگونه مطرح نموده و مىگويد: «همانگونه كه معلوم است، موضوعِ رواياتِ دال بر وجوب قصر [كه در فصل نخست رساله