26اما گفتار سوم: اولاً، عدم مقبوليت اعمال عبادى مخالفان در قيامت، كه در تعدادى از روايات معصومينعليهم السلام آمده مانند صحيحة أبى حمزة ثمالى از امام سجاد (ع) :
«ثُمَّ لَقِيَ اللهَ بِغَيْرِ وَلَايَتِنَا لَمْ يَنْفَعْهُ ذَلِكَ شَيْئاً» . 1و صحيحة ميسّر از امام محمد باقر (ع) :
«وَ لَمْ يَعْرِفْ حَقَّنَا وَ حُرْمَتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، لَمْ يَقْبَلِ اللهَ مِنْهُ شَيْئاً أَبَداً» .
2
كاشف است كه اعمالشان در دنيا صحيح نبوده؛ زيرا فاقد شرايط لازم صحت بوده است و الاّ دليلى ندارد كه گفته شود در دنيا اعمالشان صحيح ولى در آخرت غير مقبول است.
البته بايد توجه داشت كه حكم به عدم صحت اعمال غير شيعه مختص به اعمال عبادى آنان است و آن هم بهخاطر دليل خاصى است كه برخى را در صفحات پيشين ذكر كرديم، وليكن ساير اعمال بشرى مانند مسائل اجتماعى، سياسى، حقوقى، اقتصادى، بهداشتى و امثال آنها از شمول اين دليل خارج و محكوم به صحت مىباشند. ثانياً: اعاده نداشتن اعمال پيش از استبصار مستبصرين، همانگونه كه بسيارى از فقهاى عظام فرمودها ند، نوعى تفضل است از جانب خداى مهربان به آنان كه راه هدايت يافتها ند؛ چنانكه در بارۀ كافران آمده است كه اسلام آنان، اعمال گذشتهشان را جبران مىكند. نه اينكه واقعاً اعمال آنان پيش از استبصار صحيح باشد، بلكه تنها اعاده ندارد. علاوه بر اين، اگر به فرض اينكه دلالت بر صحت اعمالشان داشته باشد، بايد توجه داشت كه آن مشروط و منوط شده به موافات ايمان، نه به طور مطلق، در حالى كه منوب عنه مورد نظر يعنى مخالف، هنوز ايمان نياورده تا حكم به صحت اعمال گذشتۀ وى گردد.
شايد كسى اشكال كند كه ملازمها ى ميان بطلان اعمال مخالفان در قيامت و عدم جواز نيابت مؤمن از آنان در دنيا نيست، همانطور كه اعمال پدرى كه ناصبى است باطل است ولى نيابت فرزند مؤمنش از او صحيح است. پاسخ داده مىشود كه عقلاً ملازمه وجود دارد و اينكه نيابت فرزند از پدرش صحيح است به خاطر دليل خاص مى باشد؛ زيرا اعمال عبادى مخالف، بهخاطر عدم پذيرش حق و ناديده گرفتن توصيه و دستور مؤكد پيامبرخدا (ص) در باب ولايت و امامت، اساساً مردود و باطل است؛ چه