23است، آمده:
«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيهِ السَّلاَم يَقُولُ: كُلُّ مَنْ دَانَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ الله، فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ، وَ الله شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ. إِلَى أَنْ قَالَ: وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ. وَ اعْلَمْ يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ أَئِمَّةَ الْجَوْرِ وَ أَتْبَاعَهُمْ لَمَعْزُولُونَ عَنْ دِينِ اللهِ. قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا، «كَرمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ، لا يَقْدِرُونَ مما كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذلِكَ هُوَ الضّلالُ الْبَعِيدُ»
1
2
اين روايت كه متضمن بخشى از آيه نيز هست، از جهت سند، صحيح است و اشكالى بر آن وارد نيست. از جهت دلالت، اعمال عبادى مخالف را به جهت عدم اعتقاد وى به امامت و ولايت، تشبيه به اعمال كافر و منافق نموده كه باطل و غير صحيح مىبا شد. در جايى كه نايب علم به عدم پذيرش اعمال عبادى مخالف در قيامت دارد، چگونه مىتواند همان عمل را براى وى نيابت كند؟
اما مراد وى از جملۀ «و مادل على جوازه و إن صحّ سنده» ، صحيحه وهب بن عبد ربه است:
«عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله (ع) أَ يَحُجُّ الرَّجُلُ عَنِ النَّاصِبِ؟ فَقَالَ: لَا. قُلْتُ: فَإِنْ كَانَ أَبِي؟ قَالَ: فَإِنْ كَانَ أَبَاكَ فَنَعَمْ» . 3وى معتقد است كه اين حديث گرچه سندش صحيح است وليكن اكثر علما به آن عمل نكردهاند، بدين جهت شاذ مىباشد.
دسته دوم، معتقدند كه نايب نمىتواند نيابت غير مؤمن را بر عهده بگيرد مگر نيابت پدر خود را، كه اين مورد استثنا است؛ يعنى اگر پدرِ نايب، مخالف عقيدتى فرزندش باشد، فرزند وى كه معتقد به مكتب اهل بيتعليهم السلام است، مىتواند نيابت وى را بر عهده گيرد، حتى اگر پدرش ناصبى باشد. اين ديدگاه نيز به مانند ديدگاه اول، مبتنى بر عدم قبولى اعمال عبادى غير شيعه در قيامت و به تبع آن، عدم صحت در دنيا مىباشد. اما مورد پدر، دليل خاص دارد و بدين جهت استثنا شده است. شيخ طوسى، 4محقق حلى، 5شهيد اول، 6شهيد ثانى، 7فاضل آبى 8و برخى ديگر از فقها قائل به اين نظر هستند. تعدادى از فقها، اين گفتار را قول مشهور دانسته اند. 9
دليل اين قول صحيحة وهب بن عبد ربه است؛ «
عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ: أَ يَحُجُّ الرَّجُلُ عَنِ النَّاصِبِ؟ فَقَالَ: لَا. قُلْتُ: فَإِنْ كَانَ أَبِي؟ قَالَ: فَإِنْ كَانَ أَبَاكَ فَنَعَمْ» . 10اين حديث گرچه از نظر سند صحيح و بى اشكال است، ليكن از جهت دلالت تنها نيابت از ناصبىها را غير جايز شمرده و نسبت به مخالفان غير ناصبى اشارها ى ندارد. ممكن است استناد اين دسته از فقها