8بدون امام امكان ندارد؛ چراكه ائمه عليهمالسلام حبل الله المتين ا ند و صعود و عروج به سوى عرش الهى، بدون تمسك به حبل ا لله المتين امكان پذير نيست و رسيدن به قرب الهى بدون پذيرفتن ولايت و دلالت و راهنمايى آنان، مقدور نمى باشد. 1چون بدون ولايت هاديان الهى عليهمالسلام دور كعبه مى گردى ولى عروجى و صعودى ندارى، چراكه تمسك و ولايتى ندارى. نماز مى خوانى ولى معراجى ندارى، سعى مى كنى ولى سعيت تبديل به نور نمى شود، چون سعيت در زمين گم مى شود و ازدست مى رود. 2در عرفاتى ولى به معرفت و شناختى نمى رسى، چون ايمان به حقيقت امام ندارى و باور به حضور او نيافته ا ى؛ لذا هيچ گاه شعور به حرمات پيدا نمى كنى و به خاطر اين چشم پوشى و كفران نعمت ولايت هر فاسق و فاجر و شرابخوارى را اولوالأمر و خليفة الرسول ناميدى و دل خوشى كه به سنت رسول صلى الله عليه وآله وسلم عمل مى كردى.
در منا مى مانى ولى قربى ندارى، چون راه رسيدن به قرب الهى، اطاعت از پيامبر او و اولوالامر و وصى او است. حج را «حَجّة الاسلام» گفته ا ند، چون تمام حقيقت اسلام در آن متجلّى است و بنيان اسلام هم بر پنج ركن استوار گرديده كه مهمترينش «ولايت» است. بنابراين، مى توان گفت كه بنيان حج هم بر ولايت است؛ لذا ترك عمدى حج را خداوند مساوى با كفر مى د اند؛ 3چون «حج» تبلور تمام حقيقت اسلام و مهمترين ركن تمام حقيقت اسلام هم «ولايت» است و به هيچ ركنى به اندازۀ ولايت در اسلام سفارش نشده است. در روايات، حج بدون ولايت را حج ناقص و ناتمام شمرده ا ند؛ زيرا بنيان و اساس آن، كه ولايت باشد، وجود ندارد.
و به تعبير حضرت استاد جوادى آملى، نه تنها
«تَمَامُ الْحَجِ لِقَاءُ الإِمَامِ» است، بلكه
«تمام الإسلام لقاءالإمام» مى باشد. 4براى همين پيامبرگرامى صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند:
«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» .
5
پس بايد براى درك تمامى حج، كه درك تمامى اسلام است، خود را مهيا كرد.
عنايت بى حد در ضيافت حج
خداوند متعال دو عمل عبادى را به عنوان ضيافت و ميهمانى نام برده است؛ يكى حج و ديگرى روزۀ ماه مبارك رمضان. گرچه كلّ آفرينش، سفرۀ ضيافت الهى است و ميزبان مهربان آن همه را از فيض وجود و هستى بهره مند كرده است، ولى توجه و عنايت ويژه ا ى نسبت به اين دو عمل عبادى است كه يكى محدود به «زمان» خاصى است؛ يعنى ماه مبارك رمضان و ديگرى كه مهم تر و خاص تر است،