10كسانى كه به اين سرزمين مى آيند در نظر گرفته شده، ولى خداى مهربان عطايا و هداياى مخصوصى هم دارد كه به ميهمانان خاص خودش مى د هد. فيض الهى در آن سرزمين و در آن زمان، دائمى است و سرازير، ولى بايد ديد ما با چه ظرف و چه ظرفيّتى به آنجا مى ر ويم.
در تفسير شريف مجمع البيان، از امام صادق عليهالسلام روايت شده كه حضرت فرمودند:
«مَن أتي هذا البيت يريد شيئاً فى الدّنيا و الآخرة، أصابه» ؛ 1«هركسى به جانب اين خانه مى آيد، ارادۀ دنيا و آخرت داشته باشد، به آن مى رسد.»
اينجا ميهمانى وسيع و گسترده است تا طالبِ چه باشى و چه قدر بخواهى و اراده ا ت چه باشد؟ بركات و ثمرات دنيايى، يا خير و هدايت و بركات اخروى؟ !
مهم اين است كه آن فيض خاص و عنايت ويژه و لطف مخصوص، شامل حال ما شود و به چيزى برسيم كه جز در اين سرزمين در هيچ جاى ديگر نيست و به عطايى دست بيابيم كه جز در اينجا در هيچ جا به دست نمى آيد و حياتى بيابيم كه در آن مردارى نباشد و به روحى برسيم كه در آن مرگ نيست و هدايتى كه بعد از آن، ديگر هيچ ضلالتى دامنگير ما نشود و براى رسيدن به اين همه، بايد ميهمان اين ضيافت بزرگ هم داراى صفاتى باشد كه لايق بدست آوردن اين همه باشد.
شرط قبول و شرط كمال در حج
هر عمل عبادى در اسلام شروطى دارد؛ مثلاً شرط قبول نماز آن است كه بدن و لباس نمازگزار پاك باشد و با وضو و رو به قبله باشد و. . . اين ها شرط قبول است ولى شروطى هم براى كمال 2دارد؛ يعنى اگر مى خواهد انسان را به معراج برساند بايد متّقى باشد و متّقى كسى است كه نفس خودش را از گناه باز مى د ارد؛ چون حضور خدا را در همه جا احساس كرده است و خوف از مقام خداوند دارد، پس نماز اين چنين شخصى با حضور قلب است. اين حضور قلب شرط كمال نماز است؛ زيرا پيوسته نمازگزار را از فحشا و منكر باز مى د ارد و او را به عروج مى رساند.
مرحوم علامۀ طباطبايى در ذيل آيه شريفۀ: وَ الَّذِينَ هُمْ عَلي صَلاتِهِمْ يُحافِظُون (معارج: 34) مى نويسد: منظور از محافظت بر نماز آن است كه انسان صفات كمال نماز را رعايت كند؛ 3يعنى همت مؤمن اين نباشد كه فقط واجب را به جا آورد بلكه بايد سعى كند شرط كمال نماز را كه همان